کیا این کتاب رو خوندن؟؟؟؟
کیا این کتاب رو خوندن؟؟؟؟
اگه نخوندین حتما بخونید
مطالب قبلی یه معرفی اجمالی کردم ازش.
حالا یه بریده بخونید:
- راننده: این پاسداره که از تهران آمده..... آهان متوسلیان، از وقتی این نامرد پاشو گذاشته تو این منطقه، نفس همه ما رو بریده، یه مشت رعیت گداگشنه کرد رو دور خودش جمع کرده، و همه حساب کتابا رو ریخته به هم. تا قبل از آمدن این بی پدر راحت از سلیمانیه عراق، ودکا، ویسکی، پاسور می آوردیم می فروختیم، آقایی می کردیم برای خودمان، چیزی نمانده بود که خودمختار بشیم و کاروبارمون سکه بشه که یکباره سر و کله این متوسلیان پیدا شد، یک شبه شد رئیس جمهور مریوان! نفس همه رو گرفت، ارباب شده رعیت و رعیت شده ارباب.
- عسکری:عجب، این متوسلیان که می گی چه شکلیه؟ تا حالا دیدیش؟
احمد ساکت و بی حرکت در کنار راننده نشسته و به جاده می نگرد.
- راننده: می گن هیکلش مثل دیوه، قیافه اش رو هرکی دیده زهره ترک شده، مثل اجنه لابه لای هر کوه و درهای پیداش میشه، تا حالا با پاسدارهاش به هر مقری حمله کرده اونجا رو یه ساعته گرفته. یه جانوریه که قاسملو (سرکرده معدوم حزب منحله دمکرات در کردستان) از اسمش وحشت داره.
- عسکری: پس اگه ببینیش نمی شناسیش، درسته؟
- راننده: با این مشخصاتی که گفتن، چرا، تقریبا میشه شناختش، اما خدا اون روزی رو که باهاش رو به رو بشم.
- عسکری: اگه من بهت بگم اون احمد متوسلسانی که تعریفش رو شنیدی الان تو این ماشینه چی می گی؟
راننده با شنیدن این حرف مجتبی ناگهان قاه قاه می زند زیر خنده و در حین خندیدن یکی دوبار زیر چشمی به مجتبی و سپس به احمد نگاه می کند. احمد نیز، ساکت و بی حرکت، همچنان به جاده می نگرد. صدای قهقهه راننده، رفته رفته به زوزه و سپس، کم کم به ناله تبدیل می شود. دست های راننده شروع به لرزش می کند. کنترل فرمان گاهی از دستش در می رود.
.....
#کتابخوانی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب
این کتاب رو می تونید از لینک زیر تهیه کنید:
«وقتی کوه گم شد: فیلم نامه حاج احمد متوسلیان» را در «پاتوق کتاب فردا» ببین:
https://bookroom.ir/book/15311
ارسال شده از طریق نرم افزار آندروید «پاتوق کتاب فردا»
دانلود نرم افزار از طریق:
https://cafebazaar.ir/app/ir.bookroom.patoghe_ketab
اگه نخوندین حتما بخونید
مطالب قبلی یه معرفی اجمالی کردم ازش.
حالا یه بریده بخونید:
- راننده: این پاسداره که از تهران آمده..... آهان متوسلیان، از وقتی این نامرد پاشو گذاشته تو این منطقه، نفس همه ما رو بریده، یه مشت رعیت گداگشنه کرد رو دور خودش جمع کرده، و همه حساب کتابا رو ریخته به هم. تا قبل از آمدن این بی پدر راحت از سلیمانیه عراق، ودکا، ویسکی، پاسور می آوردیم می فروختیم، آقایی می کردیم برای خودمان، چیزی نمانده بود که خودمختار بشیم و کاروبارمون سکه بشه که یکباره سر و کله این متوسلیان پیدا شد، یک شبه شد رئیس جمهور مریوان! نفس همه رو گرفت، ارباب شده رعیت و رعیت شده ارباب.
- عسکری:عجب، این متوسلیان که می گی چه شکلیه؟ تا حالا دیدیش؟
احمد ساکت و بی حرکت در کنار راننده نشسته و به جاده می نگرد.
- راننده: می گن هیکلش مثل دیوه، قیافه اش رو هرکی دیده زهره ترک شده، مثل اجنه لابه لای هر کوه و درهای پیداش میشه، تا حالا با پاسدارهاش به هر مقری حمله کرده اونجا رو یه ساعته گرفته. یه جانوریه که قاسملو (سرکرده معدوم حزب منحله دمکرات در کردستان) از اسمش وحشت داره.
- عسکری: پس اگه ببینیش نمی شناسیش، درسته؟
- راننده: با این مشخصاتی که گفتن، چرا، تقریبا میشه شناختش، اما خدا اون روزی رو که باهاش رو به رو بشم.
- عسکری: اگه من بهت بگم اون احمد متوسلسانی که تعریفش رو شنیدی الان تو این ماشینه چی می گی؟
راننده با شنیدن این حرف مجتبی ناگهان قاه قاه می زند زیر خنده و در حین خندیدن یکی دوبار زیر چشمی به مجتبی و سپس به احمد نگاه می کند. احمد نیز، ساکت و بی حرکت، همچنان به جاده می نگرد. صدای قهقهه راننده، رفته رفته به زوزه و سپس، کم کم به ناله تبدیل می شود. دست های راننده شروع به لرزش می کند. کنترل فرمان گاهی از دستش در می رود.
.....
#کتابخوانی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب
این کتاب رو می تونید از لینک زیر تهیه کنید:
«وقتی کوه گم شد: فیلم نامه حاج احمد متوسلیان» را در «پاتوق کتاب فردا» ببین:
https://bookroom.ir/book/15311
ارسال شده از طریق نرم افزار آندروید «پاتوق کتاب فردا»
دانلود نرم افزار از طریق:
https://cafebazaar.ir/app/ir.bookroom.patoghe_ketab
۴.۳k
۰۴ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.