آه و صد آه و فقط آه و فقط آه و فقط آه

آه و صد آه و فقط آه و فقط آه و فقط آه
سوی خود می کِشَدَم چشم تو در هیبت یک چاه

پلک بر هم زدنت مثل شب و روز جهان است
مثل شیرینی یک خواب به هنگام سحرگاه

خواستم کوه بمانم دَمِ دیدار تو اما
مثل یک ابر بهاری شده ام وقت بزنگاه

چشم زیبای تو مستنسخ خوبی ست، مبادا
چشم در چشم تو باشم شده یک لحظه ی کوتاه

سینه ام خانه ی تنگی ست، بفرما گل زیبا
چند وقتی ست که مهمان شده ای، ساده و جانکاه

آه و صد آه و فقط آه و فقط آه و فقط آه
آه از دست تو ای ماه تو ای ماه تو ای ماه
#محمد_فرخ_طلب_فومنی #عشق_را_بو_می_کشم
دیدگاه ها (۱)

مطئنم این قیامت را تو بر پا کرده ای تا بسوزانی مرا آتش مهیا ...

من هستم و تنهایی و یک حال خراب باید ببرم پناه بر دامن خواب م...

فدای تو همه چیزم اگرچه ناقابل حقیقت است، حقیقت، نشسته ای در ...

ای کاش پسند تو و دلخواه تو باشم چون دکمه ی پیراهن و همراه تو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط