چشم هایم را که می بندم،
چشم هایم را که می بندم،
گم می شوم ،در سالها بی قراری،
و خیالاتی که نباید باشد وهست.
چه عطر غم انگیزی،
انقدر که در خیالاتم هستی،
کنارم نیستی، انسوی خیال،
کنار باغ رویا ،فقط هوای توست،
در سرم می چرخد. من از تمام دنیا
به چشمهای تو می بالم ،
چشم هایی که پراز حرف بودن است.
روبرویم ایستاده ای با برقی عجیب
لبخند می پاشی بر صورتم اری
من به چشم های تو ،
تو به شعرهای من می بالی.
🌺
گم می شوم ،در سالها بی قراری،
و خیالاتی که نباید باشد وهست.
چه عطر غم انگیزی،
انقدر که در خیالاتم هستی،
کنارم نیستی، انسوی خیال،
کنار باغ رویا ،فقط هوای توست،
در سرم می چرخد. من از تمام دنیا
به چشمهای تو می بالم ،
چشم هایی که پراز حرف بودن است.
روبرویم ایستاده ای با برقی عجیب
لبخند می پاشی بر صورتم اری
من به چشم های تو ،
تو به شعرهای من می بالی.
🌺
۹.۳k
۰۲ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.