مادرش الزایمر داشت

مادرش الزایمر داشت...



بهش گفت مادر یه بیماری داری ,باید بخاطر همین ببرمت آسایشگاه سالمندان ...
مادر گفت :چه بیماریی؟
گفت:آلزایمر...
گفت :چی هست...
گفت :یعنی همه چیو فراموش میکنی...
گفت مثل اینکه خودتم همین بیماریو داری
گفت: چطور..؟؟
گفت : انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم، چقدر سختی کشیدم تا بزرگ بشی،قامت خم کردم تا قد راست کنی..

پسر رفت توی فکر...

برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش...
گفت : برای چی؟
گفت : به خاطر کاری که میخواستم بکنم...


مادر گفت:
من که چیزی یادم نمیاد!!!
دیدگاه ها (۳)

مصرف کلاریترومایسین نارسایی قلبی می آوردمصرف آنتی‌بیوتیک کلا...

کلیات طرح "تعطیلی شنبه به جای پنج‌شنبه" در کمیسیون اجتماعی م...

وقتی میگن نسل چهارم انقلاب!اینا توی ذهنم میاد

علت اینکه میگن با ازدواج دینتون کامل میشه ، اینه که:::.........

گـرگ‌ وحشــی🐺⛓️𝑷_5✧𝐵𝐿داشتم جارو میکردم که یه خانم که کت و شل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط