مادرم می خواست پزشک شوم

مادرم می خواست "پزشک" شوم
پدرم مرا "مهندس" صدا می کرد
و من رویای "وکیل" شدن داشتم

تو را که دیدم
دست و دلم خط خورد
خواستم فقط دوستت داشته باشم
خندیدی..
"عاشق" شدم
دیدگاه ها (۳۷)

برای حذف آدم های سمی از زندگیت، هیچ گاه احساس گناه و خجالت و...

- تودر حُوض دالبُرآبی رنگ قَلبَم تک ماهِی قِرمِزی.!•<♥ ️🐠 ...

- همون موقع که فهمیدین، کات کردن از موندن تو یه رابطه که اذی...

کم سرمایه ای نیست ؛داشتن آدمهایی که حالت رابپرسند ...!ولی .....

از زمانی که تو را بین خلایق دیدممثل یک فاتحه مغرور به خودم ب...

دو پارتی _ گذشته فان _ funny past

.میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو؟محو چشمان تو باشم ، عا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط