بابابزرگم عاشق شعره

بابابزرگم عاشق شعره
اومد بمن گفت بیا مشاعره گفتم باش
گفت سفرکردم ولی بامرد ناشی








منم هول شدم گفتم خری گم کرده ام شاید تو باشی
دندون مصنوعیاشو دکترا بزور از گردنم کشوندن بیرون
دیدگاه ها (۵)

●|| یادتہ زیر گنبد ڪبود????●|| دو عآشق بودنـ و ڪلے حسود؟????...

دختر: دوست دختر جدیدت خوشگله؟ (دختره تو دلش: ایا وا...

خخخ

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۶ا.ت : خب...هق بذار توضیح بدمتهیون...

پارت ۸۵

پارت یازدهمخب دیگه پاشم آماده شم یعنی قراره کجا بریم این وقت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط