مانندِ مَجنون عاشِقَش شُدمُتمامِ من برای او بودُ چشم هایم فقط او را میدیدُبرایَش همچون کودکان شدم و عاشِقانه برایش نوشتم اما او ...اما او ...اما او ...بگذریم رازِ دل را هرجایی نخواهَم نوشت!..