دیگر شکوفه های دلم وا نمی شود

دیگر شکوفه های دلم وا نمی شود
این باغ زرد و خسته شکوفا نمی شود
زحمت مکش برای دلم وقت آن گذشت
این دردهای کهنه مداوا نمی شود

از بس خزان رسید و مرا در بغل گرفت
دیگر گلی درون دلم وا نمی شود
حتی اگر که جنت اعلی شود زمین
این چشم ها که غرق تماشا نمی شود
از من مخواه، صبر و شکیبایی ای رفیق
اسپند داغ دیده شکیبا نمی شود
دیدگاه ها (۱۱)

جایے برایم در دلت دیگر ندارےمن دوستت دارم چرا باور ندارے؟در ...

خیانت نڪردم اهانت نڪردمبہ جزمهربانیبہ جانت نڪردماگـر پا نبود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط