نخند جانم

نخند جانم......
.

نخند...
آدم دست و پای دلش میان چال گونه ات میشکند..
تو نخند...
میترسم نقاش ها لبخندت را نقاشی کنند...
عکاس ها لبخندت را ثبت کنند...
شاعر ها از لبخندت غرل بگویند...نویسنده ها کتابت کنند...
بعد منه دست و پا شکسته چطور با یک شهر
روبرو شوم...؟
رحم کن...
یواشکی بخند،فقط برای من ...
.
ستایش_قاسمی .
دیدگاه ها (۹)

سکانسی از بهشت :بوی نفت تو علاالدین،گرمای پاهات زیر کرسی و ص...

تو فریباتر از آنی ، که پس از غارت دلنبض یک شعر ، گلاویز نگاه...

متعهد بودن .چیزی نیست که همزمانبا اسمی که توی شناسنامه ات می...

وقتی .وقتی عینکی شدم اولش حس میکردم یه چیزی مزاحممه همش یادم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط