شنیده بودم قلب هر کس به اندازه

شنیده بودم قلب هر کس به اندازه
مشت گره کرده اش است !
مشت می کنم
و خیره می شوم
به انگشتهای گره خورده ام
دستم را می چرخانم و دور تا دورش
را نگاه می کنم ...
چقدر کوچک و نحیف باید باشد قلبم
در عجبم از این کوچک نحیف،
که چه به روزم آورده ...!
وقتی تنگ می شود ...
میخواهم زمین و زمان را بهم بدوزم !
وقتی می شکند، چنگ می اندازد
به گلویم و نفس را سخت می کند ...
وقتی که میخواهد و نمی تواند
موج موج اشک می فرستد
سراغ چشمهایم ...
در عجبم از این کوچک نحیف ...!❣

"احمد_شاملو"💝
دیدگاه ها (۰)

و آغوشت،استعاره‌ای عاشقانه از پناهگاه است!_________♥️💝

مــرا ڪَر دولتی باشد ڪہ روزے با تــو بنشینمز لبهاے تو می‌نوش...

_دلم تنگ شده برای یک حادثه. حادثه‌ای شبیه کوبیدن باران به پن...

و عشق، دو صندلی خالیست، میان دو دلی که بی بهانه یکدیگر را عم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط