دوپارتی از چانگبین وقتی میری فنساین
دوپارتی از چانگبین: (وقتی میری فنساین....)
(چند روز بعد تو خونتون)
بعد چند روز شما دوتا باهم رو تخت دراز کشیده بودید و توُ تو بغل چانگبین بودی اونم داشت خبرای جدیدی رو از تو گوشیش میدید که جدیدا بعد همون فنساینی که رفته بودی شروع شده بودم و چند تا خبر پخش شده بود که نکنه تو چانگبین تو رابطه باشی وَ بعضیا خیلی کنجکاو شده بودن
ات: تقصیر منه؟....چون اومدم؟
چانگبین: نه بابا من یه لحظه هول شدم و کنترلمو از دست دادم -لبخند
ات: لبخند-
ات: ولی بازم معذرت میخواما....
چانگبین: آخرش که همه قرارها بفهمن من یه فرشته دارم
لبخندت پررنگ شده بود و خودتو بیشتر تو بغلش جا دادی
چانگبین: -سرتو بوس کرد- خیلی دوست دارم
ات: من بیشترررر -سرتو به سینش بیشتر چسبوندی
پایان...(میدونم چرت شدهههههه)
(چند روز بعد تو خونتون)
بعد چند روز شما دوتا باهم رو تخت دراز کشیده بودید و توُ تو بغل چانگبین بودی اونم داشت خبرای جدیدی رو از تو گوشیش میدید که جدیدا بعد همون فنساینی که رفته بودی شروع شده بودم و چند تا خبر پخش شده بود که نکنه تو چانگبین تو رابطه باشی وَ بعضیا خیلی کنجکاو شده بودن
ات: تقصیر منه؟....چون اومدم؟
چانگبین: نه بابا من یه لحظه هول شدم و کنترلمو از دست دادم -لبخند
ات: لبخند-
ات: ولی بازم معذرت میخواما....
چانگبین: آخرش که همه قرارها بفهمن من یه فرشته دارم
لبخندت پررنگ شده بود و خودتو بیشتر تو بغلش جا دادی
چانگبین: -سرتو بوس کرد- خیلی دوست دارم
ات: من بیشترررر -سرتو به سینش بیشتر چسبوندی
پایان...(میدونم چرت شدهههههه)
- ۱۳.۶k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط