دعوای احمقانه پارت دوم
از اونجای که نمیتونستم چون منو میشناختن مکبور سدم به دکتر خانوادگیمون اقای چوی زنگ بزنم
+الو اقای چوی زود خودتون رو برسونید اینجا
@چرا مگه چیشده
+یوری حالش بد شده
@باشه الان میام
*ولش بک به بعد از رسیدن دکتر چوی*
+اقای چوی از این طرف لطفا سریع بیاین
@باشه پسرم ازوم باش گریه نکن
+نمیتونم حالم خیلی بده
@الان مایلنش
میکنم تو بیرون باش
+نمیشه من داخل باشم؟
@نه پسرم شاید خواهرت بعدا مذب بشه
+ام باشه
@خیلی خوب شوگا میتونی ببای تو
+چیشده دکتر
@از سرمای شدبد و حمله ی قلبی بیهوط شده زخماس رو پانسمان کردم تب چهل درجه داشت الان یکم تبش کمتر شده و
+و چی دکتر
@ببژن هول نکنی ها خواهرت به خاطر فشار های عصبی دچار بیماری قلبی هات شده و پرسه ی درمانش هم طولانیه امت با قرص حالش خوب میشه
+چی (افتاد زمین و بغضش ترکید)
@پسرم نگران نباش الان حالش خوبه فقظ این که الان رفتی پیشش اصلا بهش فشار نیار اون الان توی وضعیت حساسیه
+چشم دکتر میتونم ببینمش
@بله حتما فقظ من دیگه میرم اگه اتفاقی افتاد بهم زنک بزن
+چشم یه دنیا ممنونم دکتر
@خواهش میکنم خدا سلامتی بده بلا به دور
+ممنونم
ویو شوگا:
دکتر رفت و منم خیلی حالم بد سد واقعا باورم نمیشد من با خواهرم اینکارو کردم من اصلا بهش توجه نکردم بدتر حالسو بدم کردم اون به خاطر من اون قلب کوچولوش مریض شد دیگه طاقت نریوردم و اروم رفتم تو اتاقش دبدم داره از درد به خودس میپیچه میخواست بلند بسه که افتاد زمین
+یوری یوری عزیزم حالت خوبه
_چرا اومدی دنبالم(بغض)
+اروم براید بغلس کردم و گذاستمش رو تختش
+عظقم میشه داداشیت رو ببخشی باور کن قصد اینو نداستم اون دل کوچیکتو بشکنم منو میبخشی
_اگه قول یدی یکم بیستر بهم توجه کنی اره میبخشمت
+قول میدم نفسم قول میدم بعدطم از دستت بدجوری ناراحتم
_واسه چی بخاطر لبتاب
+اونو که دیگه اسمشو نیار که میخوام زمین دهن باز کنه برم توش
_پس واسه چی اوپا
+الهی من قربون اون اوپا گفتن بسم خثطگلم چرا بهم نگفتی قلبت مریضه
_اهان اون که چیز مهمی نیستش
+اروم بهس نزدیک شدم و سرسو گذاشتم رو سینم و بغلط کردم چرا چیز مهمی نیست اگه اتفاقی برای تو بیفته من دیوونه میشم قشنگم
_خدا نکنه داداش ایی
+چیشد فدات شم
_دستم درد میکنه(اشک)
+گریه نکن فدات بشم من بیا اژن مسکن رو بخور اللهی بمیرم برات دردت بجونم همه ی اینا تقصیر منه قول میدم جبران کنم برات الانم سرتو بزارم رو سینم و بخواب
_اوم اوپا ممنونم که هستی دوست دارم
+من بیشتر فدات شم
و خوب اونا تا اخر عمرسون به خوبی و خوشی زندگی کردن و یوری هم حالس خوب شد
🍷پایان🍷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.