شبیه مه شده بودی

شبیه مه شده بودی
نه می شد در آغوشت گرفت
و نه آنسوی تو را دید
تنها می شد
در تو گم شد
دیدگاه ها (۲)

بوی تو می آید و من مدام فکر می کنم باید در آغوش کشیده شوم.....

گاهی حواسم را پرت میکنم.....می افتد جایی حوالی خیال« تو » !!...

کوتاه مینویسماما..."تو"...بلند بخوان...بهبلندای احساسم:"دوست...

هزار دستان هم که باشمبرای بِ آغوش کشیدنو لمس موهایتبازهم دست...

__________________عشق مثل مه پُررنگه؛نه می‌شه ازش فرار کرد،ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط