کافیست

#کافی_ست

بهارت را نمی خواهم همین پاییز تو کافی ست
برای زندگی کردن نگاه ریز تو کافی ست

قلافش کن تو خنجر را که قصد کشتنم کردی
از آن بُرّنده تر داری زبان تیز تو کافی ست

نمی خواهم بگویی که تو را دیگر نمی خواهم
تو لب تر کن بگو بر خیز همین برخیز تو کافی ست

برو هرجا که می خواهی که چیزی از تو اینجا هست
به عشقت مطمئن هستم همین یک چیز تو کافی ست.
دیدگاه ها (۱)

#دلم_برای_ماندنت_ضعف_میرود_بیا_ماندنی_شو_در_آبادی_شعرهایم_اج...

از تو پنهان می کنم رنگ صدایم را هنوزپیش چشمت می کنم گم ؛ دست...

#فصلها_پشت_سر_هم_میایند_میروند_و_تمام_میشوند_اما_تمام_شدنی_ن...

بعد عمری در کجا باید که پیدایت کنم؟!از کدامین پنجره باید تمن...

#دوستت‌دارم‌نترس... گفتی: «می‌ترسم از احساسات طوفانی و وحشی‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط