مسجد که میرفتم چند باری دیدمش خیلی ازش خوشم می اومد

❣مسجد که میرفتم، چند باری دیدمش... خیلی ازش خوشم می اومد چون #مرد بودن را در اون می دیدم...
برای رسیدن بهش چله گرفتم...😊😮🌹

❣ساده زیست بود، طوریکه خرید عروسی اش فقط یه #حلقه 4500 تومنی بود ...
مهریه ام 14 سکه و یه سفر حج بود که یه سال بعد #ازدواجمون داد؛-ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد..

❣هیچ وقت بهم نمی گفت عاشقتم... میگفت #خیلی_دوستت_دارم
میگفت اگه عاشقت باشم به زمین می چسبم ....

❣من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون می دیدم که برایش ماندن چقدر سخت است ...
برای #شهادتش چله گرفتم چون خیلی دوستش داشتم و میخواستم به آنچه که دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود

( 💟همسر شهید برای رسیدن و #ازدواج با مهدی عسگری چله میگیرد
و ده سال بعد برای رسیدن مهدی به #خدا چله می گیرد 💟)

#شهید_مهدی_عسگری🌷

ــــــ─━━━━━━─◜❅◝─━━━━━─ــــــ
📗⃟☘›› #داستان_ازدواج_شهدا
💫⃟🌙››
ــــــ─━━━━━━─◜❅◝─━━━━━─ـــــ
✓پسنـ⁦♥️⁩ــد یادتون ن‍ــرـه‍ 🌼
°•|j๑ïท ➺•💛👉splus.ir/ezdvajshohadai
عشق _باطعم سادگے💞
دیدگاه ها (۱)

🎥طفل یمنی از آغوش پدر شهیدش زیر آوار جدا نمی شود. سبحان الله...

🖼 تکالیف #دانشجویی@Farsna

#واتس_اپ زمین دشمن است!فراموش نکنیم با استفاده از بدافزارهای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط