برگشتم
برگشتم
ا ت: هاه قلبم
ا ت: هیچی هیچی
ا ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
شوگا: سرم تو گوشیم بود
ا ت: اهان
جین: خب کی صبحانه میخوره امادستهممون بلند شدیمو رفتیم سره میز جیمینم از تو اتاقه خودشون اومد بیرون
جیمین: صبح بخیر
مینگ یو: صبح بخیر
ا ت: عهم صبح بخیر
هم یه صبح بخیری بهش گفتن که اومدو روبه روم نشست
منو یانگ با مکنه ها یه طرفه میز نشسته بودیم هیونگا طرفه دیگه
(از اینجا به بعد حرفاشونو اروم میزنن)
یانگ: کمرم خیلی درد میکنه*اروم
ا ت: چرا؟
زد به بازوم
یانگ: تقصیره توعه منو دیشب رو کاناپه خوابوندی درد میکنه
ا ت: مجبور بودم اگه کوک، میرفت پیشه جین میخوابید اوضاع بارونی نیشد
کوک: خب چرا جیمینو پیشهما نزاشتی
جیمین: ینی تو دیشب منو اوردی تو اتاق
ته: منو کی اورد
ا ت: یه لحظه ببندین
تو رو کوک برد باخودش جیمینو با خودم اوردم تو اتاقتو نگو، شما دوتا رو کله تخت لش کرده بودین چجوری میزاشتمش رو تخت مجبور شدم ببرمش تو اتاق خودمون تازه خودمم رو کاناپه خوابیدم
جیمین: خب راست میگه ولی بازم دلیل نمیشد منو تو اتاقه خودتون بزارین میذاشتینم رو کاناپه
ا ت: دیگه به ذهنم نرسید بعدشم نخواستم تو گرمی با کمر درد اجرا کنی
ته: چشمم روشن
ا ت: هی منظوری نداشتم
جیمین: ممنون
ا ت:*لبخند
ا ت: عام میگم چیزی از دیشب یادتونه
یانگ جلو دهنشو گرفت
یانگ: من که چیزه بدی نگفتم
ا ت: نه*خنده
ته: هی چرا میخندی
ا ت: هیچکدومتو ظرفیت الکلو نداشتین*خنده
جیمین: چـ.چیکار کردیم
ا ت: خدایی از کوک خوشم اومد ظرفیتش بیشتر بود
کوک: واقعا
ا ت: اره خوب بود
ا ت: ولی خب بقیتون افتضاح بودین*خنده
ته: چیکار کردیم بگو دیگه
ا ت: ازتون فیلم گرفتم*خنده
یانگ: چی؟
یانگ: پاکش کن
ا ت: عاعا نمیشه*خنده
کوک: خیله خب ولی به هیونگا نشون نده
ا ت: قول میدم
ته: خـ.خب میشه چیلمو ببینیم
ا ت: حتما*خنده
گوشیمو در اوردمو فیلمشو پلی کردم
ا ت:*خنده
ا ت: همتون دیوونه شده بودین*خنده
همشون با هم داشتن نگاه میکردن
لایک؟
ا ت: هاه قلبم
ا ت: هیچی هیچی
ا ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
شوگا: سرم تو گوشیم بود
ا ت: اهان
جین: خب کی صبحانه میخوره امادستهممون بلند شدیمو رفتیم سره میز جیمینم از تو اتاقه خودشون اومد بیرون
جیمین: صبح بخیر
مینگ یو: صبح بخیر
ا ت: عهم صبح بخیر
هم یه صبح بخیری بهش گفتن که اومدو روبه روم نشست
منو یانگ با مکنه ها یه طرفه میز نشسته بودیم هیونگا طرفه دیگه
(از اینجا به بعد حرفاشونو اروم میزنن)
یانگ: کمرم خیلی درد میکنه*اروم
ا ت: چرا؟
زد به بازوم
یانگ: تقصیره توعه منو دیشب رو کاناپه خوابوندی درد میکنه
ا ت: مجبور بودم اگه کوک، میرفت پیشه جین میخوابید اوضاع بارونی نیشد
کوک: خب چرا جیمینو پیشهما نزاشتی
جیمین: ینی تو دیشب منو اوردی تو اتاق
ته: منو کی اورد
ا ت: یه لحظه ببندین
تو رو کوک برد باخودش جیمینو با خودم اوردم تو اتاقتو نگو، شما دوتا رو کله تخت لش کرده بودین چجوری میزاشتمش رو تخت مجبور شدم ببرمش تو اتاق خودمون تازه خودمم رو کاناپه خوابیدم
جیمین: خب راست میگه ولی بازم دلیل نمیشد منو تو اتاقه خودتون بزارین میذاشتینم رو کاناپه
ا ت: دیگه به ذهنم نرسید بعدشم نخواستم تو گرمی با کمر درد اجرا کنی
ته: چشمم روشن
ا ت: هی منظوری نداشتم
جیمین: ممنون
ا ت:*لبخند
ا ت: عام میگم چیزی از دیشب یادتونه
یانگ جلو دهنشو گرفت
یانگ: من که چیزه بدی نگفتم
ا ت: نه*خنده
ته: هی چرا میخندی
ا ت: هیچکدومتو ظرفیت الکلو نداشتین*خنده
جیمین: چـ.چیکار کردیم
ا ت: خدایی از کوک خوشم اومد ظرفیتش بیشتر بود
کوک: واقعا
ا ت: اره خوب بود
ا ت: ولی خب بقیتون افتضاح بودین*خنده
ته: چیکار کردیم بگو دیگه
ا ت: ازتون فیلم گرفتم*خنده
یانگ: چی؟
یانگ: پاکش کن
ا ت: عاعا نمیشه*خنده
کوک: خیله خب ولی به هیونگا نشون نده
ا ت: قول میدم
ته: خـ.خب میشه چیلمو ببینیم
ا ت: حتما*خنده
گوشیمو در اوردمو فیلمشو پلی کردم
ا ت:*خنده
ا ت: همتون دیوونه شده بودین*خنده
همشون با هم داشتن نگاه میکردن
لایک؟
۲۲.۱k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.