عاقبت از عشق تو اهل کلیسا میشوم

عاقبت از عشق تو اهل کلیسا میشوم.
میکشم دست از مسلمانی مسیحا
میشوم
آنقدر بر کشتی نشینم روز و شب
یا به ساحل میرسم یا غرق دریا میشوم
دیدگاه ها (۹)

"مسٺ عݜقم کنج آغوݜٺ خدایـےمیکنم ٺاٺوعݜق منـے ...

لمسِ فرشِ ابریشم انقدر لذت ندارد که لمسِ ته ریش مردانه ات

میگذارمَت روی چشمانمو این شهر را با تو قدم میزنم مجبورشان می...

بغلم کن ڪہ دلم تبداراستلب توداغ ترین لحظہ‌ے ایندیداراستبغلم ...

شب لب پنجره‌ی اتاقم می‌نشینمسراغ عطر تنت را از نسیم شب میگیر...

مانده حسرت بر دلم، در زیر باران، باز همدست تو در دست من، در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط