p4 :
p4 :
ویو ا/ت :
+ کم کم داشت بغضم میگرفت که این دیگه کیه چیه ...
+ رفتم توی اشپز خونه داشتم برای خودم نودل درست میکردم که صدای برداشته شدن چاقو از جا چاقویی شنیدم
+ برگشتم سمتش و دیدم چاقو داستشه و آروم آروم داره میاد سمتم
+ نمیتونستم با این ترس زندگی کنم پس با داد گفتم
توووو کییی هستییی هاااا؟؟؟ چرا ولممم نمیکنیی؟ ( داد )
_ از خونم گمشید بیرون
+ اینجا خونه تو نیس خونه ی منه
_ میبینیم خونه کیه...
+ یهو افتاد دنبالم و منم توی خونه میدوییدم اون خیلی سرعتش زیاد بود رفتم توی اتاق و درو بستم ولی متاسفانه از در اومد تو
_ احمق فک کردی میتونی درو رو من قفل کنی؟
+ یهو روم خیمه زد و چاقو رو گذاشت روی گردنم
_ یا از این خونه گم میشید میرید یا تک تک خانوادتو میکشم
میدونی که این کارو میکنم
+ ب...ب..باشه
_ خوبه ... همین امروز گورتونو گم کنید...
+ تو چرا بدت میاد از ما مگه چ کارت کردیم ( بغض )
ویو تهیونگ :
_ وقتی دیدم بغض کرده دلم لرزید چیییی؟؟ تهیونگ چ مرگت شده تو یه شیطانی اون یه آدمیزاده نباید عاشقش بشی اوکیییییی من آرومم
_ چون ازتون بدم میاد اینجا خونه ی منه یکی بیاد خونتون بمونه عصبی نمیشی؟؟
+ نه ناراحت نمیشم چون حتما طرف بیخانمان بوده که اومده و مثل تو ظالم و پست....اخخخخ
_ وقتی داشت بهم توهین میکرد عصبی شدم و یه خراش روس صورتش انداختم
_ دفعه ی دیگه اینطوری صحبت کنی میکشمت...
+ هققق...هققق.....
_ گریه نکن
+ه..ق..هقق....هق...
_ میگممممم گریه نکننننن کرریییییی ( عربده )
+ ... ...
+ وقتی داد زد کل تنم لرزید بعدش توی چشماش خیره شدم چشمای خیلی خوشگلی داشت بعد چن مین یهو از روم بلند شد و غیب شد ...
پ ا/ت : دخترم ما اومدیییم
+ رفتم پایین و سلام کردم
پ ا/ت : وا خوبی دخترم صورتت چی شده؟
+ هیچی خورد به لبه میز
پ ا/ت : مراقب باش
+ چشم خوش گذشت بهتون؟
م ا/ت : عالی بود دست شوهر جونم درد نکنه
پ ا/ ت : خواهش میکنم عزیز دلم
+ عوووق... من برم شما لاو بترکونین
پ ا/ت : شیطون ( خطاب به ا/ت )
+ لبخندی زدمو رفتم روی تختم نشستم و سعی داشتم اون شیطانو صدا کنم
+ هویی آدم بی رحم بی تر ادب داف محلی کجایی ( ا/ت یکم مخش تاب برداشته )
+ بااا توعمممم کوشیییی
_ چته؟ ( سرد )
+ هیییین ( ترسیدن ) چرا یهو میای ؟؟؟
_ میخوای با ناز و نوازش بیام؟؟( سرد )
+هووووف... میخواستم یه چی بگم ...
_ بگو ... ( سرد )
+...
بازم شرط نمیزارم ولی لایکا بالا ۳۰ باشه...🍷🗝🧸🗿
ویو ا/ت :
+ کم کم داشت بغضم میگرفت که این دیگه کیه چیه ...
+ رفتم توی اشپز خونه داشتم برای خودم نودل درست میکردم که صدای برداشته شدن چاقو از جا چاقویی شنیدم
+ برگشتم سمتش و دیدم چاقو داستشه و آروم آروم داره میاد سمتم
+ نمیتونستم با این ترس زندگی کنم پس با داد گفتم
توووو کییی هستییی هاااا؟؟؟ چرا ولممم نمیکنیی؟ ( داد )
_ از خونم گمشید بیرون
+ اینجا خونه تو نیس خونه ی منه
_ میبینیم خونه کیه...
+ یهو افتاد دنبالم و منم توی خونه میدوییدم اون خیلی سرعتش زیاد بود رفتم توی اتاق و درو بستم ولی متاسفانه از در اومد تو
_ احمق فک کردی میتونی درو رو من قفل کنی؟
+ یهو روم خیمه زد و چاقو رو گذاشت روی گردنم
_ یا از این خونه گم میشید میرید یا تک تک خانوادتو میکشم
میدونی که این کارو میکنم
+ ب...ب..باشه
_ خوبه ... همین امروز گورتونو گم کنید...
+ تو چرا بدت میاد از ما مگه چ کارت کردیم ( بغض )
ویو تهیونگ :
_ وقتی دیدم بغض کرده دلم لرزید چیییی؟؟ تهیونگ چ مرگت شده تو یه شیطانی اون یه آدمیزاده نباید عاشقش بشی اوکیییییی من آرومم
_ چون ازتون بدم میاد اینجا خونه ی منه یکی بیاد خونتون بمونه عصبی نمیشی؟؟
+ نه ناراحت نمیشم چون حتما طرف بیخانمان بوده که اومده و مثل تو ظالم و پست....اخخخخ
_ وقتی داشت بهم توهین میکرد عصبی شدم و یه خراش روس صورتش انداختم
_ دفعه ی دیگه اینطوری صحبت کنی میکشمت...
+ هققق...هققق.....
_ گریه نکن
+ه..ق..هقق....هق...
_ میگممممم گریه نکننننن کرریییییی ( عربده )
+ ... ...
+ وقتی داد زد کل تنم لرزید بعدش توی چشماش خیره شدم چشمای خیلی خوشگلی داشت بعد چن مین یهو از روم بلند شد و غیب شد ...
پ ا/ت : دخترم ما اومدیییم
+ رفتم پایین و سلام کردم
پ ا/ت : وا خوبی دخترم صورتت چی شده؟
+ هیچی خورد به لبه میز
پ ا/ت : مراقب باش
+ چشم خوش گذشت بهتون؟
م ا/ت : عالی بود دست شوهر جونم درد نکنه
پ ا/ ت : خواهش میکنم عزیز دلم
+ عوووق... من برم شما لاو بترکونین
پ ا/ت : شیطون ( خطاب به ا/ت )
+ لبخندی زدمو رفتم روی تختم نشستم و سعی داشتم اون شیطانو صدا کنم
+ هویی آدم بی رحم بی تر ادب داف محلی کجایی ( ا/ت یکم مخش تاب برداشته )
+ بااا توعمممم کوشیییی
_ چته؟ ( سرد )
+ هیییین ( ترسیدن ) چرا یهو میای ؟؟؟
_ میخوای با ناز و نوازش بیام؟؟( سرد )
+هووووف... میخواستم یه چی بگم ...
_ بگو ... ( سرد )
+...
بازم شرط نمیزارم ولی لایکا بالا ۳۰ باشه...🍷🗝🧸🗿
۱۴.۱k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.