مدلینگ (پارت ۱)

// ویو لیا //
تو دفترم نشستم و درحال مرتب کردن مدارکمم که گوشیم زنگ میخوره میبینم بابامه جواب میدم
// مکالمه //
لیا: الو بابا سلام چطوری
بابا: سلام عزیزم خوبی؟
لیا: مرسی بابایی جانم کاری داشتی بام؟
بابا: بابابزرگ حالش خوب نیس میخواد ببینتت، تا فردا خودتو برسون کره عزیزم
لیا: اما شرکتم چی
بابا: نمیدونم، به یکی بسپار ، بابابزرگ مهم تره
لیا: هوففف چشم فقط نگو که اون میمون درختی هم اونجاس؟
بابا: صد بار گفتم درست حرف بزن *جدی*
لیا: بابا خوشم نمیاد ازش رو مخمه
بابا: هرچی، پسرعموته *جدی*
لیا: خیل خب کاری نداری
بابا: تا فردا بیایا
لیا: چشم، خدافظ باباجونم
بابا: خداحافظ عزیزم
قطع میکنم و به منشیم میگم لونا رو صداکنه، بعد از یه مین صدای در زدن کسی بلند میشه
لیا: بیا تو*کلافه*
لونا: جونم؟ چیشده؟
لیا: پدربزرگم حالش بده و میخواد منو ببینه میخواستم ببینم تو ام میای کره یا میمونی اینجا؟
لونا: میام
لیا: اها اوکی من بلیط میگیرم واسه امشب آماده باشی *کلافه و حرصی*
لونا: حالا چرا اینقد کلافه ای و حرص میخوری؟
لیا: جونگکوکم اونجاس ازش متنفرم نمیخوام ببینم میمون درختی پدرمم مجبورم میکنه باهاش مهربون باشم
لونا: *خنده* درک میکنم ، ارزششو نداره بخاطرش حرص بخوری دختر
لیا: *نفس عمیق * راست میگی خیل خب برو زیاد وقتتو نمیگیرم برو وسایلتو جم کن پنج ساعت دیگه پرواز داریم
لبخند میزنه و میره، منم وسایلمو جا به جا میکنم میرم سمت خونه و چمدون جم میکنم......
بعد ۴ ۵ ساعت تو هواپیما میشینیم و بعد ۱۴ ساعت، ساعت ۷ و نیم میرسیم کره
لونا: آخیییییی دلم برا کره تنگ شده بود
لیا: منم *نفس عمیق*
میره سمت خونه خودش منم میرم سمت خونه بابابزرگم

// ویو لونا //
میرم طبقه خودم و اثر انگشت میزنم ، رمز میزنم میبینم در باز نمیشه، کلید میندازم درو باز میکنم میرم داخل و از آشپزخونه صدا میشنوم آروم میرم همونور، یکیو تو آشپزخونه میبینم جیغ میکشم ، طرف با جیغ من میترسه
....: تو تو خونه من چیکار میکنی؟

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جونگکوک
#تهیونگ
#جی_کی
#وی
#فیک_جونگکوک
#فیک_تهیونگ
#فیک_تهکوک
#bts
#BTS
#V
#Teahyung
#Jungkook
#JK
دیدگاه ها (۸)

مدلینگ (پارت ۲)

مدلینگ (پارت ۳)

رمان جدیددددد

میم کیپاپ

پارت یک هزار و یک شبسلام من ا/ت هستم من تو امریکا با پدرم زن...

(رمان جیمین )

اسم فیک :زندگی تباه من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط