بچه ها میخوام فیکیا همون سناریو بنویسم اینم یه شخصیتشه
بچه ها میخوام فیک(یا همون سناریو) بنویسم اینم یه شخصیتشه(صورتو بعدا پست میکنم) ولی این شخصیت اصلی نی ها یه کی از دوستاشه
خب داستانش
اینجوریه که....
ولش کن
بیوگرافی(کارکتر بالایی):تا ۱۷ سالگی زندگی خیلی شیرین داشت ولی تولد ۱۸ سالگیش هم داداشش تصادف کرد و مرد هم مادرش فهمید که پدرش گیه و با رفیق صمیمیه خودش(رفیق باباش) بهش خیانت کرده
ولی مامانش بهش گفته که رفته سفر کاری و اون تو سن الانش(۲۰) فهمیده که چه خبره و از پدرش متنفره
اسمش:لوکا
فامیلیش:شیوما
خوانواده:خواهر و مادر
ماجرای اون DWM رو هم بهتون میگم
صورت نداره چون وقتی چشماشو کشیدم خیلی غیر طبیعی شد پس نکشیدم
خب داستانش
اینجوریه که....
ولش کن
بیوگرافی(کارکتر بالایی):تا ۱۷ سالگی زندگی خیلی شیرین داشت ولی تولد ۱۸ سالگیش هم داداشش تصادف کرد و مرد هم مادرش فهمید که پدرش گیه و با رفیق صمیمیه خودش(رفیق باباش) بهش خیانت کرده
ولی مامانش بهش گفته که رفته سفر کاری و اون تو سن الانش(۲۰) فهمیده که چه خبره و از پدرش متنفره
اسمش:لوکا
فامیلیش:شیوما
خوانواده:خواهر و مادر
ماجرای اون DWM رو هم بهتون میگم
صورت نداره چون وقتی چشماشو کشیدم خیلی غیر طبیعی شد پس نکشیدم
- ۵۰۳
- ۰۳ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط