ای پر از عاطفه در قحط محبت با من
ای پر از عاطفه در قحط محبت با من
کاش میشد بگشایی سر صحبت با من
هیچکس نیست که تقسیم شود در اینجا
درد تنهایی و بیبرگی و غربت با من
از خروشانی امواج نگاهت دیریست
باد نگشوده لبش را به حکایت با من
خواستم پر بزنم با تو به معراج خیال
آسمان دور شد از روی حسادت با من
بعد از این شور غزلهای شکوفا با تو
بعد از این مرثیه و غربت و حسرت با من
گرچه کوچیدی از این باغ ولی خواهد ماند
داغ #چشمان_تو تا روز قیامت با من
کاش میشد بگشایی سر صحبت با من
هیچکس نیست که تقسیم شود در اینجا
درد تنهایی و بیبرگی و غربت با من
از خروشانی امواج نگاهت دیریست
باد نگشوده لبش را به حکایت با من
خواستم پر بزنم با تو به معراج خیال
آسمان دور شد از روی حسادت با من
بعد از این شور غزلهای شکوفا با تو
بعد از این مرثیه و غربت و حسرت با من
گرچه کوچیدی از این باغ ولی خواهد ماند
داغ #چشمان_تو تا روز قیامت با من
۲۲.۰k
۲۲ فروردین ۱۴۰۰