چرا بیرون نم از دل خیال

چرا بیرون ڪنم از دل خیـــال
           جان جانان را
خیالش قصه ی عشق است
  ڪه از او من به دل دارم.
دیدگاه ها (۰)

با تو از نابترین لحظه سخن خواهم گفتدوستت خواهم داشتهیچ میدان...

پنهان اگر چه داری جز من هزار مونسمن جز تو کس ندارم پنهان و آ...

مرا ببوس با گل سرخی کهشبنم روی آن نشسته  با لب‌هائی گرم چون ...

دلم اسارتی میخواهد از جنس تو ...مثل حبس شدن گوشه آغوشت

آن دل که گم شده است هم از جان خویش جوی آرام جان خویش ز جانان...

اییییی جان شبتون با قصه ی پناه خانوم بخیر و پرستاره💤🥱

تو افسانه ی عشق تو قصه هایی😭😭🛐💋❤️‍🩹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط