مرا ببوس

مرا ببوس
با گل سرخی که
شبنم روی آن نشسته 
با لب‌هائی گرم
چون گرمای آفتاب اول صبح
از زمین برخیزانم
با عشق
همچنان که دست‌هایت
سرزمین تنم را کشف می‌کنند
جهانم را فتح کن
و فرمانروایم باش .
دیدگاه ها (۰)

چرا بیرون ڪنم از دل خیـــال           جان جانان راخیالش قصه ...

با تو از نابترین لحظه سخن خواهم گفتدوستت خواهم داشتهیچ میدان...

دلم اسارتی میخواهد از جنس تو ...مثل حبس شدن گوشه آغوشت

اگرچه.عاشقان.درعشق.ازمن.ایده.میگیرندولی... چشمان تو راحت مرا...

مرا ببوس...با گل سرخی کهشبنم روی آن نشسته  با لبهائی گرم چون...

برو بمیربمیر بمیر بمیر بمیر بمیر تو لیاقت شونو نداری! فقط ب...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط