پارت³
پارت³
( عشق ابدی)
جیمین: پس چرا رفتی اون بالا؟!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
جیسو: اِ......... می خــواســتـم می خواستم ساعت و تمیز کنم
جیمین: آفرین حتما خوب درس خوندی که به فکر تمیز کاری افتادی
جیسو: آ.. اره بابا همشو یاد گرفتم
جیمین: پس بیا ازت بپرسم(با لبخند)
جیسو: چی؟
جیمین: بیا دیگه مگه نگفتی همشو یاد داری
جیسو: آ... اره گفتم ولی
جیمین: ولی چی
جیسو: الــــان الان سرم درد میکنه
جیمین: سرت؟
جیسو: اره بهتره برم بخوابم
(فردا ی آن روز)
جیمین: جیسو پاشو باید بریم مدرسه..... دیر میشه ها
جیسو: اِ.. بزا یکم دیگه بخوابم
جیمین: ای بابا پاشو برا امتحان دیر میرسیم ها
(از زبان جیسو): پاشدمو لباسم و پوشیدم و با جیمین رفتم
سرکلاس نشستیم که معلم اومد
معلم(شوگا)
شوگا: خب بچه ها آماده ی امتحان هستید که چون می خوام امتحان بگیرم
برگه ها رو پخش کرد یه نگاه به برگه انداحتم هیچ سوالی رو نمی دونستم
شوگا: بچه ها شروع کنید
تقدیم نگاهتون♡
( عشق ابدی)
جیمین: پس چرا رفتی اون بالا؟!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
جیسو: اِ......... می خــواســتـم می خواستم ساعت و تمیز کنم
جیمین: آفرین حتما خوب درس خوندی که به فکر تمیز کاری افتادی
جیسو: آ.. اره بابا همشو یاد گرفتم
جیمین: پس بیا ازت بپرسم(با لبخند)
جیسو: چی؟
جیمین: بیا دیگه مگه نگفتی همشو یاد داری
جیسو: آ... اره گفتم ولی
جیمین: ولی چی
جیسو: الــــان الان سرم درد میکنه
جیمین: سرت؟
جیسو: اره بهتره برم بخوابم
(فردا ی آن روز)
جیمین: جیسو پاشو باید بریم مدرسه..... دیر میشه ها
جیسو: اِ.. بزا یکم دیگه بخوابم
جیمین: ای بابا پاشو برا امتحان دیر میرسیم ها
(از زبان جیسو): پاشدمو لباسم و پوشیدم و با جیمین رفتم
سرکلاس نشستیم که معلم اومد
معلم(شوگا)
شوگا: خب بچه ها آماده ی امتحان هستید که چون می خوام امتحان بگیرم
برگه ها رو پخش کرد یه نگاه به برگه انداحتم هیچ سوالی رو نمی دونستم
شوگا: بچه ها شروع کنید
تقدیم نگاهتون♡
۶.۱k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.