پارت⁴
پارت⁴
(عشق ابدی)
شوگا: بچه ها شروع کنید
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
(از زبان جیسو) : کلاس تموم شد با جیمین داشتم بر می گشتم که جیمین گفت
جیمین: چطور بود؟
جیسو: چی
جیمین: امتحان دیگه.....
جیسو: آ... عالی بود حتما ۲٠ می گیرم
جیمین: آفرین
(از زبان جیسو): خیلی ناراحت بودم چون به جیمین دروغ گفته بودم
(فردای آن روز)
مثل همیشه با جیمین داشتم می رفتم مدرسه، نگران بودم معلم نمره ها رو بخونه
جیمین: چیه؟ به نظر نگرانی؟
جیسو:... نه با با
رسیدیم مدرسه نشستیم و معلم اومد
شوگا: بچه ها ساکت باشید می خوام نمره ها رو بخونم
می خواستم از کلاس یه جوری فرار کنم
جیسو: ببخشید میشه برم دسشویی
شوگا: بله برو
(از زبان جیسو): یکم صب کردم تا نمره ها رو بخونه بعد برم و گرنه حتما جیمین ازم عصبانی می شه و....
اومدم بیرون حول کردم جیمین جلوی در وایساده بود
می خواستم برم بیرون، سرمو انداختم پایینو می خواستم رد بشم که منو گرفتو چسبوند به دیوار
جیمین: چرا درستو نخوندی(با داد و عصبانیت)
تقدیم نگاهتون ♡
(عشق ابدی)
شوگا: بچه ها شروع کنید
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
(از زبان جیسو) : کلاس تموم شد با جیمین داشتم بر می گشتم که جیمین گفت
جیمین: چطور بود؟
جیسو: چی
جیمین: امتحان دیگه.....
جیسو: آ... عالی بود حتما ۲٠ می گیرم
جیمین: آفرین
(از زبان جیسو): خیلی ناراحت بودم چون به جیمین دروغ گفته بودم
(فردای آن روز)
مثل همیشه با جیمین داشتم می رفتم مدرسه، نگران بودم معلم نمره ها رو بخونه
جیمین: چیه؟ به نظر نگرانی؟
جیسو:... نه با با
رسیدیم مدرسه نشستیم و معلم اومد
شوگا: بچه ها ساکت باشید می خوام نمره ها رو بخونم
می خواستم از کلاس یه جوری فرار کنم
جیسو: ببخشید میشه برم دسشویی
شوگا: بله برو
(از زبان جیسو): یکم صب کردم تا نمره ها رو بخونه بعد برم و گرنه حتما جیمین ازم عصبانی می شه و....
اومدم بیرون حول کردم جیمین جلوی در وایساده بود
می خواستم برم بیرون، سرمو انداختم پایینو می خواستم رد بشم که منو گرفتو چسبوند به دیوار
جیمین: چرا درستو نخوندی(با داد و عصبانیت)
تقدیم نگاهتون ♡
۵.۷k
۱۸ بهمن ۱۴۰۱