نمی دانم چرا اما به قدری دوستت دارم

نمی دانم چرا، اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش می گریم

#
دیدگاه ها (۱)

هیچ کس مرا دوست ندارد !هیچ کس به من توجه نمی کند !هیچ کس برا...

پیر زنی تنهاست که چند هفته ای می شود کسی به او سر نزده پسر ب...

.کوتاه بودیکه هزار سوزن و سنجاق بر تنت فرو میرفتوقتی که مجبو...

...تنها رسالت من در جهاندوست داشتنِ توستببخشاگربه جنگ و گرسن...

دوستت دارممثل خداوند كه نخستين مخلوق خویش را...

می گویند گاهی تنها یک دعای ازته دل کافیست تا همچی عوض شودنمی...

می گویند گاهی تنها یک دعای از ته دل کافیست تا همه چیز عوض شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط