ایستاده ام روبروی این شهر

...
ایستاده ام روبروی این شهر
از ترافیک و ازدحام، غوغا
ناگهان عاشقم شدی مثل
وسط خواب، جای پای یک رویا
.
.
.
بگذار شهر، هرچه بگویند! من، توام!
دیدگاه ها (۱)

...کلید را در جمجمه ام بچرخان وداخل شوبه آغوش افکارم بیادر ت...

روی قبرم بنویسید که خواهر بودمسالها منتظر روی برادر بودمروی ...

...اینجا موقع نمایش فیلم، همه فیلم می بینند! همه...حتا آنها ...

...پشت رُل ساعت حدوداً پنج شاید پنج و نیم داشتم یک عصر برمی ...

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

تک پارتی تهیونگ:))))

#رُز_زخمی_منPart. 62هواپیما در ارتفاع اوج قرار داشت و شهر زی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط