رهامنزدیکای ساعت یک شب به کیش رسیدیم خیلی خسته بودم و خ

(رهام:نزدیکای ساعت یک شب به کیش رسیدیم خیلی خسته بودم و خیلی خوابم میومد و این یاشار خنگ هم یادش رفته برامون خونه بگیره بخاطر همین مجبوریم به هتل بریم نصف هتل های کیش پر بود رفتیمـتو یه هتل)
امیر:سلام
هتل دار:سلام میتونم کمکتون کنم؟
امیر:خونه میخواستیم
هتل دار:خونه خالی نداریم
امیر:اوففف همه هتل ها پرن😤
هتل دار:یه خونه بزرگی هست سه تا اتاق داره با یه پذیرایی بزرگ اونویه دختر سیزده ساله گرفته اون میتونه تو اتاقش باشه و شما بقیه خونه در اختیارتون باشه
امیر:رهام نظرت چیه؟
رهام:نمیدونم.... باشه
امیر:باشه
هتل دار:باید از خودش بپرسم ببینم راضیه
(نرگس:رو مبل نشسته بودم در زده شد کلاه هودی رو سرم گزاشتم و درو باز کردم)
نرگس:بله
هتل دار:ببخشید این وقت شب مزاحم شدم
نرگس:نهـ مراحمین کاری داشتین
هتل دار:راستش دوتا پسر محترم اومدن ولی همه اتاقا پره خواستم بگم میشه که اونا بیان پیشت فقط دوشب میخوان بمونن و اگه قصد داشتن کاری باهات بکنن تو فقط یه جیغ بزن ما زود میایم
(نرگس:چند ثانیه مکس کردم نمیدونم که بگم اره یا نه خب راستش من از تنهایی میترسم ولی هم میترسم با دوتا پسر غریبه تنها تو یه خونه باشم)
هتل دار:چیشد اره یا نه
نرگس:اممم....


ادامه داره😊
دیدگاه ها (۳)

هتل دار:چیشد اره یا نهنرگس:اممم باشههتل دار:پس الان بهشون می...

(نرگس:چشامو باز کردم دیدم تو خیابونم شب بود من اینجا چکار می...

یه چیز چرتتتتت

سلامممممم😭🌷🌷🌷اقای ××: ات بلاخره فهمید؟ته: اره همه چیز رو فهم...

سناریو وقتی دوتا منح.رف میان پیشتون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط