پارت ۲۲
پارت ۲۲
پیام به این صورته .....
ببخشید من نمیخواستم این کار رو بکنم
من نمیخواستم بکشمش ولی مجبور بودم منو ببخش !
مامان ا/ت وقتی این پیام رو میبینه با سرعت تمام میره پیش پلیس پیام رو میبینن و رد گوشی رو میزنن
میرسن به یه مرد که حدود ۳۲سال سن داره شروع میکنن ازش بازجویی کردن
پلیس :تو این ها کشتی؟ و عکس مانیانا و جونگین رو میاره روی میز
مرد :نه ، اصلا .
پلیس :پس واسه چی این پیام رو فرستادی ؟
مرد :این این ...... آها . من گوشیم رو دادم به یه دختر فکر کنم اون پیام داده
مامان ا/ت داشته اون مکالمه رو گوش میداد یهو بی اراده میره سمت اتاق.و با داد به مرد میگه که دختر چه شکلی بود
همون لحظه پلیس و مامان ا/ت میفهمن کسی که پشت همه این ماجرا هاست .....
لاولی حمایت ✨
پیام به این صورته .....
ببخشید من نمیخواستم این کار رو بکنم
من نمیخواستم بکشمش ولی مجبور بودم منو ببخش !
مامان ا/ت وقتی این پیام رو میبینه با سرعت تمام میره پیش پلیس پیام رو میبینن و رد گوشی رو میزنن
میرسن به یه مرد که حدود ۳۲سال سن داره شروع میکنن ازش بازجویی کردن
پلیس :تو این ها کشتی؟ و عکس مانیانا و جونگین رو میاره روی میز
مرد :نه ، اصلا .
پلیس :پس واسه چی این پیام رو فرستادی ؟
مرد :این این ...... آها . من گوشیم رو دادم به یه دختر فکر کنم اون پیام داده
مامان ا/ت داشته اون مکالمه رو گوش میداد یهو بی اراده میره سمت اتاق.و با داد به مرد میگه که دختر چه شکلی بود
همون لحظه پلیس و مامان ا/ت میفهمن کسی که پشت همه این ماجرا هاست .....
لاولی حمایت ✨
۳.۶k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.