پسر عموی جذاب من
پسر عموی جذاب من
ا.ت+)(شوگا-)(پدر شوگا#)(,مادر شوگا@)
-تو یکی ساکت
#درست با ا.ت حرف بزن
-درست حرف نزنم چی
#یونگی...
+اشکالی نداره عمو مهم نیست من مشکلی ندارم
#خیله خوب دخترم
پرش زمانی توی دانشگاه
از زبان ا.ت
امروز رفتم دانشگاه رفتم دفتر مدیریت و برنامه کلاسی و شمارهی کلاسم رو پرسیدم
وارد کلاس شدم زنگ اول که استاد اومد خودم رو معرفی کردم
معلم درس داد و تموم شد
زنگ تفریح خورد من رفتم کتابخانه دانشگاه که
یه دختر اومد پیشم که توی دانشگاه من پشت سرش میشینم
دختره:سلام ا.ت اسم من یوری میخوای باهم دوست شیم
+چرا که نه حتما
(یوری&)
&خب شنیدم پسر خاله تو اسمش یونگی درسته
+آره درسته اما چطور
&پسر عموی تو توی دانشگاه قلدره و یه اکیپ هفت نفره دارن نگاه کن همه رو بهت معرفی میکنم
(همه اعضا رو معرفی کرد)
+چی ...واقعا من دوست تاشو میشناسم اما نمی دونستم قلدره (با تعجب)
(ا.ت رفت توی فکر)
(یونگی صداش کرد)
&ا.ت ..ا.ت ....
&ا.ت.........(با فریاد)
+ها بله چیشده (نگران)
&یونگی صدات کرد اما تو هواست نبود برو پیشش من میرم لابی
+باشه
(ا.ت رفت پیش یونگی)
+بله کارم داشتی
-صدات مردم حواست کجاست
..حالا مهم نیست
+خب چیکارم داشتی
-ا.ت مامانم زنگ زد که یک ماه میرم مسافرت با بابام
و ما قرار تنها باشیم اگه خواستیم میتونیم بریم خونه بابا بزرگ و تو باید بری
+چرا باید برم من نمیرم می مونم خونه تو اگه میخوای برو
-ا.ت نرو رو اعصابم
+برم چی میشه ها منو میزنی بزن
-ا.تتتتتتت(بلند)
+چیههههههه(بلند)
ا.ت+)(شوگا-)(پدر شوگا#)(,مادر شوگا@)
-تو یکی ساکت
#درست با ا.ت حرف بزن
-درست حرف نزنم چی
#یونگی...
+اشکالی نداره عمو مهم نیست من مشکلی ندارم
#خیله خوب دخترم
پرش زمانی توی دانشگاه
از زبان ا.ت
امروز رفتم دانشگاه رفتم دفتر مدیریت و برنامه کلاسی و شمارهی کلاسم رو پرسیدم
وارد کلاس شدم زنگ اول که استاد اومد خودم رو معرفی کردم
معلم درس داد و تموم شد
زنگ تفریح خورد من رفتم کتابخانه دانشگاه که
یه دختر اومد پیشم که توی دانشگاه من پشت سرش میشینم
دختره:سلام ا.ت اسم من یوری میخوای باهم دوست شیم
+چرا که نه حتما
(یوری&)
&خب شنیدم پسر خاله تو اسمش یونگی درسته
+آره درسته اما چطور
&پسر عموی تو توی دانشگاه قلدره و یه اکیپ هفت نفره دارن نگاه کن همه رو بهت معرفی میکنم
(همه اعضا رو معرفی کرد)
+چی ...واقعا من دوست تاشو میشناسم اما نمی دونستم قلدره (با تعجب)
(ا.ت رفت توی فکر)
(یونگی صداش کرد)
&ا.ت ..ا.ت ....
&ا.ت.........(با فریاد)
+ها بله چیشده (نگران)
&یونگی صدات کرد اما تو هواست نبود برو پیشش من میرم لابی
+باشه
(ا.ت رفت پیش یونگی)
+بله کارم داشتی
-صدات مردم حواست کجاست
..حالا مهم نیست
+خب چیکارم داشتی
-ا.ت مامانم زنگ زد که یک ماه میرم مسافرت با بابام
و ما قرار تنها باشیم اگه خواستیم میتونیم بریم خونه بابا بزرگ و تو باید بری
+چرا باید برم من نمیرم می مونم خونه تو اگه میخوای برو
-ا.ت نرو رو اعصابم
+برم چی میشه ها منو میزنی بزن
-ا.تتتتتتت(بلند)
+چیههههههه(بلند)
۳.۲k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.