ناز پروده ی عشق تو شدم جان منی

ناز پروده ی عشق تو شدم ، جان منی
درد خود با که بگویم که ، تو درمان منی

دین و دنیا و همه هستی من ,رفته به باد
هیچ سرمایه مـرا نیست ، تو ایمان منی

یاد تو, روشنی ذهن پریشان من است
در شب تیره ی هـجران ، مه تـابـان منی

کور دل بودم و با عشق تو بینا شده ام
روشنـی بـاد ترا ، ای که تو چشمان منی

زنده کردم دل پژمرده به عشقت ، ای دوست
امشبی را در این خانهِ دل ، تو مهمان منی
#mo30bat
دیدگاه ها (۳۵)

وقتی " تو " آرزوی من شدی...فهمیدم..بعضی آرزوها دورند......خی...

تقدیم به عشقم:مـــــــینویســــــــــم بــــــــه نــــام عش...

بزن دف را که من امشب خراب یاد دلدارمپرُ از عشقم ولبریزم تُهی...

ساقی امشب منم و راهِ شب و دستِ نیازبا ، دو پیمانه ، از آن تل...

خوش نشین قلب من یک دم مداراکن فقطهـر که را جز من برای عشق حا...

در فـراقـت بغض دیریـن در گلـو دارم هـنوز با لـب خامـوش خــود...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط