ناز پروده ی عشق تو شدم جان منی
ناز پروده ی عشق تو شدم ، جان منی
درد خود با که بگویم که ، تو درمان منی
دین و دنیا و همه هستی من ,رفته به باد
هیچ سرمایه مـرا نیست ، تو ایمان منی
یاد تو, روشنی ذهن پریشان من است
در شب تیره ی هـجران ، مه تـابـان منی
کور دل بودم و با عشق تو بینا شده ام
روشنـی بـاد ترا ، ای که تو چشمان منی
زنده کردم دل پژمرده به عشقت ، ای دوست
امشبی را در این خانهِ دل ، تو مهمان منی
#mo30bat
درد خود با که بگویم که ، تو درمان منی
دین و دنیا و همه هستی من ,رفته به باد
هیچ سرمایه مـرا نیست ، تو ایمان منی
یاد تو, روشنی ذهن پریشان من است
در شب تیره ی هـجران ، مه تـابـان منی
کور دل بودم و با عشق تو بینا شده ام
روشنـی بـاد ترا ، ای که تو چشمان منی
زنده کردم دل پژمرده به عشقت ، ای دوست
امشبی را در این خانهِ دل ، تو مهمان منی
#mo30bat
- ۵۲۸
- ۰۵ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط