بزن دف را که من امشب خراب یاد دلدارم

بزن دف را که من امشب خراب یاد دلدارم
پرُ از عشقم ولبریزم تُهی از عقل و پندارم

بزن مطرب بزن تا من ببارم عشق از چشمم
خرابم ، این سبک سر را کدامین شانه بگذارم .؟

دعاکن مستی ام امشب بماند تا سحر بامن
چوهوش آید سرم بینم درآغوش که بیدارم..؟

صدای زیر و بم های دفت دیوانه ام کرده
چنان مدهوش و شیدایم که جز این حال ، بیزارم

تنم اینجا منم آنجا به دنبال تو میگردد
به جام مستی ات سوگند مست از عطر دیدارم

بزن مطرب بزن ، جامی دگر را سرکشم شاید
خراب آباد او گردم بفهمد زخمها دارم

کسی جز او نمی رقصد میان موی رگهایم
بفهمم با تمام مستی ام هشیار هشیارم...
#mo30bat
دیدگاه ها (۳۸)

ناز پروده ی عشق تو شدم ، جان منیدرد خود با که بگویم که ، تو ...

وقتی " تو " آرزوی من شدی...فهمیدم..بعضی آرزوها دورند......خی...

ساقی امشب منم و راهِ شب و دستِ نیازبا ، دو پیمانه ، از آن تل...

من که هستم تو کجایی که نگاهم بکنینفست گرم ،اگر گاه دعایم بکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط