در نقاشی لحظهای هست

در نقاشی لحظه‌ای هست ،
که نقاش می‌داند دیگر تابلویش تمام شده ...
چرایش را نمی‌داند ...
فقط به ناتوانی ناگهانی‌اش در ایجاد هرگونه تغییر در تابلو،
اعتراف می‌کند ...
تابلو و نقاش وقتی از هم جدا می‌شوند ،
که دیگر به هم کمکی نمی‌کنند ...
وقتی که تابلو دیگر نمی‌تواند چیزی به نقاش ببخشد ،
وقتی که نقاش دیگر نمی‌تواند چیزی به تابلو اضافه کند ...

#کریستین_بوبن
#غیر_منتظره
دیدگاه ها (۱)

بالابریم پایین بیایم...بحث سر ازدواج که میشه،‌‌همه پسرا دنبا...

در دنیا هیچ‌چیز ناراحت‌کننده‌تر از ،نگران استطاعت مالی بودن ...

خسته‌ام مثل همان دختر اصلاح طلبکه شده عاشق فرمانده‌ی گردان ب...

آن که دوستش داریم ،همه گونه حقی بر ما دارد ...حتی حق آن را د...

نبرد پنهان زنان در دامان جامعه مدرن.

چپتر ۴ _ شعله ای در دلروزها برای لیندا مثل قفسی بسته بود.زند...

https://wisgoon.com/p/VXDG551A2Lحمله ایسکمی گذرا، برخلاف سکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط