تک پارتی تام ریدل=
تک پارتی تام ریدل=
وقتی تو خواهرشی سال شیشمی و اون سال هشتمه و یک پسر هافلپافی به تو تج..اوز میکنه و اون میفهمه
ا/ت از زمان رخ دادن اون اتفاق دیگه در کلاسی شرکت نمی کرد تام که تعجب کرده بود از دوستان ا/ت سوال پرسید اما هیچکس نمیدونست چه اتفاقی افتاده پس تام رفت تا از خود ا/ت بپرسه
(صدای در زدن)
+کیه؟
صدایی نیومد ا/ت در و باز کرد
...._
+میخوام تنها باشم
تام خودش وارد اتاق شد
+هیی!
_چه اتفاقی افتاده؟
+هیچی
تام مجبور شد کمی معجون حقیقت به خورد خواهرش بده و اینطور شد که ا/ت همه چیز رو گفت...
تام بعد شنیدن حرف های ا/ت خیلی عصبانی شد و به سمت سالن عمومی هافلپاف به راه افتاد و به دنبال اون پسر گشت(قبلا آمارشو گرفته) و بلاخره پیداش کرد
_به چه حقی با خواهرم همچین کاری کردی؟!
و چند تا مشت بهش زد
پسر دیگه توان حرف زدن رو نداشت و از هوش رفت
تام به سمت خوابگاه ا/ت به راه افتاد در رو باز کرد
+چیکارم کردی؟
_معجون حقیقت
+اون الان سالمه؟
_نیشخندی زد و گفت: خودت چی فکر میکنی؟
+واقعا که دیوونه ای
و ا/ت بالشتش رو در بغلش گرفت و کم کم به خواب رفت
تام تمام شب محو تماشای خواهرش بود
وقتی تو خواهرشی سال شیشمی و اون سال هشتمه و یک پسر هافلپافی به تو تج..اوز میکنه و اون میفهمه
ا/ت از زمان رخ دادن اون اتفاق دیگه در کلاسی شرکت نمی کرد تام که تعجب کرده بود از دوستان ا/ت سوال پرسید اما هیچکس نمیدونست چه اتفاقی افتاده پس تام رفت تا از خود ا/ت بپرسه
(صدای در زدن)
+کیه؟
صدایی نیومد ا/ت در و باز کرد
...._
+میخوام تنها باشم
تام خودش وارد اتاق شد
+هیی!
_چه اتفاقی افتاده؟
+هیچی
تام مجبور شد کمی معجون حقیقت به خورد خواهرش بده و اینطور شد که ا/ت همه چیز رو گفت...
تام بعد شنیدن حرف های ا/ت خیلی عصبانی شد و به سمت سالن عمومی هافلپاف به راه افتاد و به دنبال اون پسر گشت(قبلا آمارشو گرفته) و بلاخره پیداش کرد
_به چه حقی با خواهرم همچین کاری کردی؟!
و چند تا مشت بهش زد
پسر دیگه توان حرف زدن رو نداشت و از هوش رفت
تام به سمت خوابگاه ا/ت به راه افتاد در رو باز کرد
+چیکارم کردی؟
_معجون حقیقت
+اون الان سالمه؟
_نیشخندی زد و گفت: خودت چی فکر میکنی؟
+واقعا که دیوونه ای
و ا/ت بالشتش رو در بغلش گرفت و کم کم به خواب رفت
تام تمام شب محو تماشای خواهرش بود
۶.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.