MEHRAB NEGHAB NEW از جایی که به دنیا اومدم شروع شد
#MEHRAB_NEGHAB_NEW از جایی که به دنیا اومدم شروع شد
نه پدر نه مادر
هیشکی
همیشه حس میکردم انگار اضافی ام
نه علاقه نه محبت هیچی
همیشه همه چی فقط واسه من بد بود
حس میکردم با همه فرق دارم
میگفتم بزرگ میشم درست میشه بی توجه
به فکرایی که میکردن درباره ام
انقد پریدن به هم که منم عصبی شم
دست درازی شد جزو رفتارم
دلسوزیامم زدم پایین که عصبیه
گفتم برم دست از سرشون بردارم
گفتم شاید من نباشم بهتر شه
بزار این وسط من یکی فدا بشم
اصن کمبود نی همه چی خوبه خوبه
محبت مادری نگو که خرابشم
همیشه تو عکسای خانوادگی
یه نفر بود که هیچوقت نمیگفت سیب
یا وقتایی که چشاش خیس میشد
هیشکی دلیلشو نمیپرسید
گفتم خب زمان ما اینجوری بود ولش کن
اصن مهم نی گذشتمو کیا فنا کردن
از اونجا رابطمو با همه قطع کردم
خودمو یهویی از همه جدا کردم
اصن تشویق چی فقط نا امیدی
میگفتم
من که تا تهش میرم
رفیق من با بعضی چیزا آشنا نیستم
مثلا عاطفه محبت نشنیدم
زدم تو دل خیابون شدم خیابونی
نگاها عوض شد روم گفتم میگذره
پیش خودم میگفتم موفق میشم
برمیگردم یه روزی بالاخره
بد عادتم من به شونه کردن موهای تو
بد عادتم من به خوابیدن روی پای تو
بد عادتم من به بوسیدن روی ماه تو
بد عادتم
بدجوری بد عادتم
همینجوری گذشت زندگیم توی خونه
حس میکردم اعصابم دست خورده ست
صبح تا شب توی خونه شب تا صبح
همه میگفتن این پسر افسرده ست
دلو زدم دریا یهو زدم بیرون
بعد چند ساعت تا چشم وا کردم
با اینکه با جنس مخالف آبم تو یه جوب نمیرفت
لیلیمو پیدا کردم
نشد برم جلو آخه خجالتی بود
اون پسری که همه شکسته بودن
با خودم کلنجار رفتم برم نرم
رفتم ولی از اونجا رفته بودن
از همه پرس و جو میکردم ندیدینش
نمیدونستن که قلبمو جا گذاشتم
بالاخره پیداش شد منم حرفامو زدم
گفت نه رو دلم پا گذاشت رفت
میگفت دنیای ما دوتا متفاوته
خب هرکی یه نظری داره توی رابطه
برگشتم همه چیمو ساختم اما نبودش
دیدم همه چی توی شهر امروز ساکته
یه آشوبی تو دلم افتاد که نگو
دیدم اون صحنه ای که تو خواب دیدمه
یهو زنگ خورد گوشیم باهام قرار گذاشت
گفت آقاشونم رفتم دیدم رفیقمه
بد عادتم من به شونه کردن موهای تو
بد عادتم من به خوابیدن روی پای تو
بد عادتم من به بوسیدن روی ماه تو
بد عادتم
بدجوری بد عادتم
نه پدر نه مادر
هیشکی
همیشه حس میکردم انگار اضافی ام
نه علاقه نه محبت هیچی
همیشه همه چی فقط واسه من بد بود
حس میکردم با همه فرق دارم
میگفتم بزرگ میشم درست میشه بی توجه
به فکرایی که میکردن درباره ام
انقد پریدن به هم که منم عصبی شم
دست درازی شد جزو رفتارم
دلسوزیامم زدم پایین که عصبیه
گفتم برم دست از سرشون بردارم
گفتم شاید من نباشم بهتر شه
بزار این وسط من یکی فدا بشم
اصن کمبود نی همه چی خوبه خوبه
محبت مادری نگو که خرابشم
همیشه تو عکسای خانوادگی
یه نفر بود که هیچوقت نمیگفت سیب
یا وقتایی که چشاش خیس میشد
هیشکی دلیلشو نمیپرسید
گفتم خب زمان ما اینجوری بود ولش کن
اصن مهم نی گذشتمو کیا فنا کردن
از اونجا رابطمو با همه قطع کردم
خودمو یهویی از همه جدا کردم
اصن تشویق چی فقط نا امیدی
میگفتم
من که تا تهش میرم
رفیق من با بعضی چیزا آشنا نیستم
مثلا عاطفه محبت نشنیدم
زدم تو دل خیابون شدم خیابونی
نگاها عوض شد روم گفتم میگذره
پیش خودم میگفتم موفق میشم
برمیگردم یه روزی بالاخره
بد عادتم من به شونه کردن موهای تو
بد عادتم من به خوابیدن روی پای تو
بد عادتم من به بوسیدن روی ماه تو
بد عادتم
بدجوری بد عادتم
همینجوری گذشت زندگیم توی خونه
حس میکردم اعصابم دست خورده ست
صبح تا شب توی خونه شب تا صبح
همه میگفتن این پسر افسرده ست
دلو زدم دریا یهو زدم بیرون
بعد چند ساعت تا چشم وا کردم
با اینکه با جنس مخالف آبم تو یه جوب نمیرفت
لیلیمو پیدا کردم
نشد برم جلو آخه خجالتی بود
اون پسری که همه شکسته بودن
با خودم کلنجار رفتم برم نرم
رفتم ولی از اونجا رفته بودن
از همه پرس و جو میکردم ندیدینش
نمیدونستن که قلبمو جا گذاشتم
بالاخره پیداش شد منم حرفامو زدم
گفت نه رو دلم پا گذاشت رفت
میگفت دنیای ما دوتا متفاوته
خب هرکی یه نظری داره توی رابطه
برگشتم همه چیمو ساختم اما نبودش
دیدم همه چی توی شهر امروز ساکته
یه آشوبی تو دلم افتاد که نگو
دیدم اون صحنه ای که تو خواب دیدمه
یهو زنگ خورد گوشیم باهام قرار گذاشت
گفت آقاشونم رفتم دیدم رفیقمه
بد عادتم من به شونه کردن موهای تو
بد عادتم من به خوابیدن روی پای تو
بد عادتم من به بوسیدن روی ماه تو
بد عادتم
بدجوری بد عادتم
۷.۶k
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.