نمیدانم چرا

نمیدانم چرا
این عقل
یقه‌ی دلم را
رها نمیکند؟
مگر تقصیر من است
که تو را
با دلم میخواهم و
با عقلم جور درنمی‌آیی؟
دیدگاه ها (۲)

مدتهاست که عملیات امداد در قلب من در حال انجام است ... نازنی...

ز دل فریاد کردم کای خداوندمن او را دوست دارم دوست دارممگر چن...

"وضو" می گیرم ازاشک هایم ...روی به "قبله" ی دلتنگیمی ایستم ....

مثل عکاســی ماهر نگاهت میکنم…از نزدیک ترین زاویه ممکن،و سرت ...

کاری کن ای شهیدبعضی وقت ها نمیدانم؛در گرد و غبار این دنیا چه...

خسته خسته خسته از این روز و شباگشته ام در رویا و خیال هاپایا...

دوستت دارمو این قافله ی احساسم هیچگاه تغییر نمیکندحتی اگر تم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط