درکلاس ادبیات معلم گفت

درکلاس ادبیات معلم گفت:
فعل رفتن راصرف کن،رفتم رفتی رفت...
ساکت میشوم ومیخندم خنده ام تلخ میشود
 استاد دادمیزند ادامه بده.
و من میگویم رفت...رفت... رفت...
و دلم راشکست...
دیدگاه ها (۲۲)

😞 👽 👣 💥 💢

ددیم فدای اون استایلت شم ددیه مهربونم روزت مبارکااااا😀 😀 😀 😄...

@isoda.xol هی عروسکم اینارو ببین تا واست باز بگردم ببینم باز...

اینو 👽 😩 😏

p2

قهوه تلخ پارت۵۳ویو راویچویا با احتیاط و آرام به دازای نزدیک ...

چند پارتی عضو هشتم قسمت دوم : اون شب بعد از خنده ها

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط