ِدلم در پیش دلبر خانه دارد
ِدلم در پیش دلبر خانه دارد
به کنجِ سینه اش کاشانه دارد
زِ پیشم رفته وساکن به کویش
تو گوئی خُمره بر میخانه دارد
تنِ بیدل میانِ شوره زارن
همه روزم شب و ، پیمانه دارد
شُدم دیوانه و بر گردِ شمعش
برآتش صدچو من پروانه دارد
بسوزم تا نسوزد رونقِ دل
دلِ دیوانه ام افسانه دارد
به کنجِ سینه اش کاشانه دارد
زِ پیشم رفته وساکن به کویش
تو گوئی خُمره بر میخانه دارد
تنِ بیدل میانِ شوره زارن
همه روزم شب و ، پیمانه دارد
شُدم دیوانه و بر گردِ شمعش
برآتش صدچو من پروانه دارد
بسوزم تا نسوزد رونقِ دل
دلِ دیوانه ام افسانه دارد
۷.۸k
۲۷ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.