هر بار که قصدِ سفر میکردیم
هر بار که قصدِ سفر میکردیم
مادربزرگ اصرارِ عجیبی داشت
که حتماً قبلِ سفر
ماشیناتون رو ببرید تعمیرگاه
بزارید خیالتون راحت باشه
فقط خودتون که نیستین،
مسئولِ جونِ بقیه هم هستین
حادثه که خبر نمیده ولی آدم باید پیش گیری کنه
یه وقتایی میرفتیم،
یه وقتایی هم میگفتیم خدا بزرگِ و دل و میزدیم به دریا...
درست مثلِ عاشق شدن میمونه!
عشق که خبر نمیکنه ولی
باید خودتون و آماده کنید ،
قبلش حتماً از ایمن بودنِ خودتون مطمئن بشید؛
ببینید احساستون ظرفیت داره برای یه آدمِ دیگه؟
ببینید اعصابش رو دارید؟
اولویتهای زندگیتون معلومه؟
مهمه...
تک تکش مهمه
تو مسیر که بیفتی،
باید همه چیز رو به جون بخری
خیلیا آخرین سفرشون بوده
خیلیا دیگه سفر نرفتن
خیلیا هم وسطِ راه برگشتن!
مادربزرگ اصرارِ عجیبی داشت
که حتماً قبلِ سفر
ماشیناتون رو ببرید تعمیرگاه
بزارید خیالتون راحت باشه
فقط خودتون که نیستین،
مسئولِ جونِ بقیه هم هستین
حادثه که خبر نمیده ولی آدم باید پیش گیری کنه
یه وقتایی میرفتیم،
یه وقتایی هم میگفتیم خدا بزرگِ و دل و میزدیم به دریا...
درست مثلِ عاشق شدن میمونه!
عشق که خبر نمیکنه ولی
باید خودتون و آماده کنید ،
قبلش حتماً از ایمن بودنِ خودتون مطمئن بشید؛
ببینید احساستون ظرفیت داره برای یه آدمِ دیگه؟
ببینید اعصابش رو دارید؟
اولویتهای زندگیتون معلومه؟
مهمه...
تک تکش مهمه
تو مسیر که بیفتی،
باید همه چیز رو به جون بخری
خیلیا آخرین سفرشون بوده
خیلیا دیگه سفر نرفتن
خیلیا هم وسطِ راه برگشتن!
۲.۰k
۱۲ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.