احساسات آدم عین چای کیسه ای است. چای کیسه ای را دیده ای؟
احساسات آدم عین چای کیسه ای است. چای کیسه ای را دیده ای؟ تمام رنگ و لعابش را نثار فنجان اول میکند. عطر و طعم میدهد به آن، غلیظش میکند. باصفایش میکند. دلچسبش میکند. فنجان دوم را هم عطر و مزه میدهد، اما نه به اندازه ی فنجان اول. از قدرتش کاسته می شود، گویی چیزی از درونش کم میشود. فنجان سوم را کمی رنگ میکند، اما نه به اندازه ی فنجان دوم، ته مزه ای زیر زبان می آورد. فنجان چهارم را هم رنگی میدهد، اما رنگ این کجا و رنگ فنجان اول کجا. نه بویی از آن مانده نه مزه ای. یک رنگ بی ارزش و ناخوشایند. به فنجان پنجم و ششم که دیگر نه رنگ میدهد، نه بو و نه مزه. چون چیزی از آن نمانده، فقط تفاله ای ست که در فنجان می چرخانی اش. بی خاصیت و به درد نخور.
احساس آدم هم همین است. هرچه در قلب دارد، نثار آن آدم های اول میکند. تمام شور و شعور و عشق و علاقه اش را. تمام قلبش را.
پیش از آنکه تنها تفاله ای از قلبت بماند، بدان کجای زندگی ات هستی، که اگر دیر بجنبی و دیر به خودت بیایی، میبینی یکی مثل یک چای کیسه ای از زندگی اش بیرونت میکشد و در هوا تو را می چرخاند و پرتت میکند گوشه ای.
چون نه به درد خودت میخوری، نه به درد او ...
#بابک_زمانی #عکس_نوشته
احساس آدم هم همین است. هرچه در قلب دارد، نثار آن آدم های اول میکند. تمام شور و شعور و عشق و علاقه اش را. تمام قلبش را.
پیش از آنکه تنها تفاله ای از قلبت بماند، بدان کجای زندگی ات هستی، که اگر دیر بجنبی و دیر به خودت بیایی، میبینی یکی مثل یک چای کیسه ای از زندگی اش بیرونت میکشد و در هوا تو را می چرخاند و پرتت میکند گوشه ای.
چون نه به درد خودت میخوری، نه به درد او ...
#بابک_زمانی #عکس_نوشته
۱.۷k
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.