یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری
یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری
آه، آقای غریبم به دلت غم داری
دردِ بی مادری ای کاش دوایی می داشت
فاطمیّه شده و اشک دمادم داری
صاحبِ مجلس روضه، غم مادر دیدی
بر درِ خانه ی خود، بیرق ماتم داری
دردِ دل کن که نگویند غریبی آقا بین این سینه زنان، مونس و مَحرَم داری دلِ یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است
یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری ؟ دل ، حسینیّه ی چشمان تو شد مولا جان باز هم وقت عزا، یاد مُحرّم داری گاه در کوچه و گه کرب و بلا می گریی داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#وای_مادرم
آه، آقای غریبم به دلت غم داری
دردِ بی مادری ای کاش دوایی می داشت
فاطمیّه شده و اشک دمادم داری
صاحبِ مجلس روضه، غم مادر دیدی
بر درِ خانه ی خود، بیرق ماتم داری
دردِ دل کن که نگویند غریبی آقا بین این سینه زنان، مونس و مَحرَم داری دلِ یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است
یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری ؟ دل ، حسینیّه ی چشمان تو شد مولا جان باز هم وقت عزا، یاد مُحرّم داری گاه در کوچه و گه کرب و بلا می گریی داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#وای_مادرم
۴.۲k
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.