گفت میدونم حالت خوب نیست
گفت میدونم حالت خوب نیست
و دلم میخواد بمیرم و نبینم حالتو
و از همه بدتر اینکه دستام فقیره...
گفتم فقیرن؟
گفت وقتی کاری ازشون بر نمیاد میشن فقیر...
گفتم کاش میشد لاقل میگفتم باهاشون اشکامو پاک کنی...
ولی خب شرمنده که اشکی نمونده...
و دلم میخواد بمیرم و نبینم حالتو
و از همه بدتر اینکه دستام فقیره...
گفتم فقیرن؟
گفت وقتی کاری ازشون بر نمیاد میشن فقیر...
گفتم کاش میشد لاقل میگفتم باهاشون اشکامو پاک کنی...
ولی خب شرمنده که اشکی نمونده...
۸.۰k
۱۰ دی ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.