به تو گفته بودیم

به تو گفته بودیم
گاهی برای ادامه ی روز های تو
سکوت کردیم
هر جا باران بارید
ما در کنارت ایستاده ایم
و برای مرگ و تاریکی که به دنبال تو بودند
گلی پرتاب کردیم
که تو را از یاد ببرند
به تو گفته بودیم
درختان در تنهایی می رویند
و در باد نابود می شوند
اکنون پیری ما را احاطه کرده است
و مرگ آماده است هر لحظه ما را تصرف کند
یک بار دیگر برای همیشه نامت را به ما بگو
بگو هنوز باران می بارد
و تو هنوز راه رفتن در باران را دوست داری
دیدگاه ها (۱)

آغوشت ....همانند ِ "جنگِ ویتنام" است!هرکه رفت...یا برنگشت......

دلتنگ_ها بهتر میدانندکه خواب یک نیاز نیستتنها یک بهانه است !...

#من ِ زمین‌مۍشوم براۍ تـڪ‌تـڪ #_قـدمھایت ..

#چشمانم قھوه‌ایست موهایم #مشڪی... و دلــم روشن بہ #آ...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت نهم🫐✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ...

تکپارتی

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 1)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط