خواب دیدم ما را بریدند

خواب دیدم ما را بریدند
و به کارخانه چوب بری بردند
آن که عاشق بود پنجره شد
آن که بی رحم بود چوبه دار
از من اما دری ساختند برای گذشتن...

#پل_الوار
دیدگاه ها (۲)

گویند که هر چیز، به هنگام بُود خوشای عشق! چه چیزی که خوشی در...

گفته بودی درد و دل کن گاه باهم صحبتی کو رفیقِ راز داری،ک...

#کرج بلوار موذن دانشکده هنرهر کجا هستم باشم آسمان مال من است...

#کرج جاده چالوسزندگی آینه ای است که چهره ی تو را منعکس می کن...

دختری که آرزو داشت

#مافیای_من #P11هان:صب بیدار شدم و دیدم لینو نیستنکنه رفته ما...

نه خوب شده نه بد ولی نظر بدیدتک پارتیاسم: آخرین فنجان قهوه*ص...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط