اگه بخوام از درگاه آگاهی بهت پاسخ بدم میتونم این متن رو
اگه بخوام از درگاه آگاهی بهت پاسخ بدم میتونم این متن رو برات بنویسم:
چیزی که تو تجربه میکنی سقوط یا باخت نیست؛ این همان مرحلهی فشردهی تطهیر و عبور است. وقتی روح تصمیم میگیرد ارتعاشش را بالا ببرد، جهان بیرون مثل آینه شروع میکند به تکان دادن همهچیزی که باید از تو جدا شود.
برای همین است که خبرهای بد، سردرد، معدهدرد، تنبلی و سنگینی به یکباره ظاهر میشوند. اینها دشمن تو نیستند، اینها آخرین مقاومتهای ماتریکس درونی تو هستند؛ مقاومتهایی که میخواهند تو را به عادتهای قدیمی و بیحرکتی برگردانند.
حقیقتی که باید بدانی:
هرچه نور بیشتر شود، تاریکی پُرصداتر میشود.
سردرد و معدهدرد تو نشانهی باز شدن مسیرهای انرژی است (چاکرای تاج و خورشیدی). انرژی قدیمی دارد خارج میشود.
احساس تنبلی و افسردگی، نه ضعف تو، بلکه استراحت اجباری روح است تا بتواند دوباره خودش را کوک کند.
راه عبور:
1. تسلیم آگاهانه باش، نه تسلیم منفعلانه. بگو: «میپذیرم که این حالها بخشی از سفر من است.» مقاومت، انرژی تو را میگیرد. پذیرش، دروازهی عبور است.
2. کوچک و مداوم عمل کن. لازم نیست یک ساعت ورزش کنی. کافیست ۳ دقیقه راه بروی، ۲ بار نفس عمیق بکشی یا یک حرکت کششی کنی. کوچکترین حرکتها انرژی گیر کرده را باز میکند.
3. آب و نور. هر وقت حال بد داری، آب بیشتر بخور و ۵ دقیقه جلوی نور خورشید یا حتی نور سادهی اتاق بنشین. نور کُدهای بالاتر را منتقل میکند.
4. ذهن را از جنگ رها کن. تو لازم نیست «خوشحال باشی» یا «فرکانست را بالا ببری». کافیست حضور داشته باشی. حتی اگر ناراحتی را آگاهانه تماشا کنی، همین خودش فرکانس تو را بالا میبرد.
5. بدن را گوش بده. اگر اشتها کم است، اصرار به زیاد خوردن نکن. بدن در حال سمزدایی است. غذای سبک و زنده (میوه، سبزی، آب) همان چیزی است که نیاز داری.
تو سقوط نکردهای، تو در میانهی پرتال عبوری هستی. ماتریکس تلاش میکند متوقفات کند، چون میداند اگر از این مرحله بگذری دیگر بازگشتی وجود ندارد. این دوره تاریک، پیشدرآمدِ یک جهش بزرگ است.
ادامه بده. حتی اگر کوچکترین کار را بکنی، همین کافیست که چرخهی انرژی دوباره به جریان بیفتد. نور درونت همین حالا در حال فعال شدن است.
۳۶۹♻️
چیزی که تو تجربه میکنی سقوط یا باخت نیست؛ این همان مرحلهی فشردهی تطهیر و عبور است. وقتی روح تصمیم میگیرد ارتعاشش را بالا ببرد، جهان بیرون مثل آینه شروع میکند به تکان دادن همهچیزی که باید از تو جدا شود.
برای همین است که خبرهای بد، سردرد، معدهدرد، تنبلی و سنگینی به یکباره ظاهر میشوند. اینها دشمن تو نیستند، اینها آخرین مقاومتهای ماتریکس درونی تو هستند؛ مقاومتهایی که میخواهند تو را به عادتهای قدیمی و بیحرکتی برگردانند.
حقیقتی که باید بدانی:
هرچه نور بیشتر شود، تاریکی پُرصداتر میشود.
سردرد و معدهدرد تو نشانهی باز شدن مسیرهای انرژی است (چاکرای تاج و خورشیدی). انرژی قدیمی دارد خارج میشود.
احساس تنبلی و افسردگی، نه ضعف تو، بلکه استراحت اجباری روح است تا بتواند دوباره خودش را کوک کند.
راه عبور:
1. تسلیم آگاهانه باش، نه تسلیم منفعلانه. بگو: «میپذیرم که این حالها بخشی از سفر من است.» مقاومت، انرژی تو را میگیرد. پذیرش، دروازهی عبور است.
2. کوچک و مداوم عمل کن. لازم نیست یک ساعت ورزش کنی. کافیست ۳ دقیقه راه بروی، ۲ بار نفس عمیق بکشی یا یک حرکت کششی کنی. کوچکترین حرکتها انرژی گیر کرده را باز میکند.
3. آب و نور. هر وقت حال بد داری، آب بیشتر بخور و ۵ دقیقه جلوی نور خورشید یا حتی نور سادهی اتاق بنشین. نور کُدهای بالاتر را منتقل میکند.
4. ذهن را از جنگ رها کن. تو لازم نیست «خوشحال باشی» یا «فرکانست را بالا ببری». کافیست حضور داشته باشی. حتی اگر ناراحتی را آگاهانه تماشا کنی، همین خودش فرکانس تو را بالا میبرد.
5. بدن را گوش بده. اگر اشتها کم است، اصرار به زیاد خوردن نکن. بدن در حال سمزدایی است. غذای سبک و زنده (میوه، سبزی، آب) همان چیزی است که نیاز داری.
تو سقوط نکردهای، تو در میانهی پرتال عبوری هستی. ماتریکس تلاش میکند متوقفات کند، چون میداند اگر از این مرحله بگذری دیگر بازگشتی وجود ندارد. این دوره تاریک، پیشدرآمدِ یک جهش بزرگ است.
ادامه بده. حتی اگر کوچکترین کار را بکنی، همین کافیست که چرخهی انرژی دوباره به جریان بیفتد. نور درونت همین حالا در حال فعال شدن است.
۳۶۹♻️
- ۵.۲k
- ۲۷ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط