پارت ۱
بعد شش ماه کات کردن با جونگ کوک یه شب دوستم دعوتم کرد به یه پارتی که خودش هم نگرفته بود من به اصرار دوستم رفتم پارتی.
پارتی:من با یه لباس باز مشکی رفتم تو رفتم پیش دوستم با هم حرف زدیم که یهو یه نفر رو دیدم که خیلی بنظرم آشنا اومد ، خودش بود ، جونگ کوک بود.
انگار اونم منو دید من زود برگشتم طرف دوستم تا باهاش چشم تو چشم نشم ولی نمیتونستم نگاهش نکنم قایمکی زود زود نگاهش میکردم از عمد با دخترای دورش گرم میگرفت ناراحت بودم ولی به روی خودم نمی آوردم چهار استکان ویسکی خوردم یه پسر اومد پیش ما خیلی به من نزدیک شد من مست بودمو حالم خوب نبود یهو صدای جونگ کوک رو شنیدم .
+ایشون صاحب داره ..............
پارتی:من با یه لباس باز مشکی رفتم تو رفتم پیش دوستم با هم حرف زدیم که یهو یه نفر رو دیدم که خیلی بنظرم آشنا اومد ، خودش بود ، جونگ کوک بود.
انگار اونم منو دید من زود برگشتم طرف دوستم تا باهاش چشم تو چشم نشم ولی نمیتونستم نگاهش نکنم قایمکی زود زود نگاهش میکردم از عمد با دخترای دورش گرم میگرفت ناراحت بودم ولی به روی خودم نمی آوردم چهار استکان ویسکی خوردم یه پسر اومد پیش ما خیلی به من نزدیک شد من مست بودمو حالم خوب نبود یهو صدای جونگ کوک رو شنیدم .
+ایشون صاحب داره ..............
۸.۲k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.