قسمت دوم مقاله حجاب زن
اما زن چگونه می تواند خانه واقعی خود را (دل مرد ) برای خود حفظ کند؟ زنان احمق در طول تاریخ چنین گمان می کنند که با ناز و عشوه و غمزه می توانند عشق مرد را به خودپاسداری کنند . اما زمانی که بواسطه نازھای فروان ، مرد را از خود منزجر کردند ، در می یابند که چه شیوۀ نادرستی برای حفظ محبت بکار بسته اند.
خداوند عشق را در دل مرد می گذارد و مرد ی را عاشق بر زنی می کند و حال این زن است که باید این عشق را که داده الهی از جانب خدا و بواسطه یک مرد است برای خود پاسداری کند پس باید گفت زن در تمام طول زندگی خود یک شغل بیشتر ندارد که آن ھم حفظ محبت مرد به خود است و دیگر شغل ھا تمامی شغل ھای کاذبند و به ھمین دلیل زن در ھیچ شغلی احساس آرامش و امنیت نمی کند . خانه داری به معنای آشپزی و نظافت و رفت و روب نمی باشد بسیاری زنان ھستند که چنین می کنند اماآنقدر بر مرد تکبر می کنند و انقدر بر بودن خود در خانه به مرد فخر می کنند که محبت مرد را از دست می دھند ھر چند که خانه داري پاک و کدبانویی قابل باشند اما دیگر آن خانه آرامش را برایشان پدید نمی آوردواینجاست که اکثر این زنان برای فرار از خانه بسته به شرایط خود شیوه ھایی متفاوت را بر می گزینند . عده ای به بهانه کمک به مخارج و باز منت نهادن به مرد به بیرون می روند، عده ای با برقراری روابطی زنانه و بر پا نمودن محافلی از این دست از خانه می گریزند و آنگاه است که چنین زنانی در خطر فحشاء و ھرزه گی قرار میگیرند . حفظ محبت مرد تنها شغل ذاتی و بر حق زن است وتنها بواسطۀ این امر است که زن میتواند پاکی و عفت و عصمت خود را حفظ کند . زنی که محبت مرد را ازدست می دھد جایگاه امن وجود خود را از دست خواهد داد و حال برای بدست آوردن آرامش و احساس امنیت مجبور است به بیرون از خانه رود تا مرد دیگری را برای محبوب بودن بیابد که این آغاز فحشای زن می باشد.
آنچه باعث می شود زن محبت مرد را از دست دھد تکبر در قبال این محبت است و آنچه که باعث حفظ محبت می شود تواضع زن در قبال عشق مرد می باشد . زن به میزانی که محبت و عشق مرد را اسبابی برای ھوسبازی خود می کند و بدینگونه مرد را بازیچه امیال ناحق خود می سازد عشق مرد را از دست خواھد داد . عشق داده الھی از جانب خدا در رابطه یک زن و مرد است و حفظ آن آدابی دارد . آدابی که حرمت و تواضع و قدر شناسی و وظیفه شناسی جزءاصول آن است و ھر گاه این اصول رعایت نشود خداوند نیز این موھبت خود را از رابطه بر می دارد . عشق زن به خانه ھمان عشق زن به مرد است . زن به میزانی که قدر شناس محبت مرد به خود است به خانۀ آن مرد نیز محبت دارد اما زنی که از مرد خود منزجر است از خانه آن مرد نیز منزجر است و حتی اگر تمامی آداب بیرونی خانه داری را نیز انجام دھد باز ھم لحظه ای احساس آرامش در آن خانه نخواھدکرد .
خداوند عشق را در دل مرد می گذارد و مرد ی را عاشق بر زنی می کند و حال این زن است که باید این عشق را که داده الهی از جانب خدا و بواسطه یک مرد است برای خود پاسداری کند پس باید گفت زن در تمام طول زندگی خود یک شغل بیشتر ندارد که آن ھم حفظ محبت مرد به خود است و دیگر شغل ھا تمامی شغل ھای کاذبند و به ھمین دلیل زن در ھیچ شغلی احساس آرامش و امنیت نمی کند . خانه داری به معنای آشپزی و نظافت و رفت و روب نمی باشد بسیاری زنان ھستند که چنین می کنند اماآنقدر بر مرد تکبر می کنند و انقدر بر بودن خود در خانه به مرد فخر می کنند که محبت مرد را از دست می دھند ھر چند که خانه داري پاک و کدبانویی قابل باشند اما دیگر آن خانه آرامش را برایشان پدید نمی آوردواینجاست که اکثر این زنان برای فرار از خانه بسته به شرایط خود شیوه ھایی متفاوت را بر می گزینند . عده ای به بهانه کمک به مخارج و باز منت نهادن به مرد به بیرون می روند، عده ای با برقراری روابطی زنانه و بر پا نمودن محافلی از این دست از خانه می گریزند و آنگاه است که چنین زنانی در خطر فحشاء و ھرزه گی قرار میگیرند . حفظ محبت مرد تنها شغل ذاتی و بر حق زن است وتنها بواسطۀ این امر است که زن میتواند پاکی و عفت و عصمت خود را حفظ کند . زنی که محبت مرد را ازدست می دھد جایگاه امن وجود خود را از دست خواهد داد و حال برای بدست آوردن آرامش و احساس امنیت مجبور است به بیرون از خانه رود تا مرد دیگری را برای محبوب بودن بیابد که این آغاز فحشای زن می باشد.
آنچه باعث می شود زن محبت مرد را از دست دھد تکبر در قبال این محبت است و آنچه که باعث حفظ محبت می شود تواضع زن در قبال عشق مرد می باشد . زن به میزانی که محبت و عشق مرد را اسبابی برای ھوسبازی خود می کند و بدینگونه مرد را بازیچه امیال ناحق خود می سازد عشق مرد را از دست خواھد داد . عشق داده الھی از جانب خدا در رابطه یک زن و مرد است و حفظ آن آدابی دارد . آدابی که حرمت و تواضع و قدر شناسی و وظیفه شناسی جزءاصول آن است و ھر گاه این اصول رعایت نشود خداوند نیز این موھبت خود را از رابطه بر می دارد . عشق زن به خانه ھمان عشق زن به مرد است . زن به میزانی که قدر شناس محبت مرد به خود است به خانۀ آن مرد نیز محبت دارد اما زنی که از مرد خود منزجر است از خانه آن مرد نیز منزجر است و حتی اگر تمامی آداب بیرونی خانه داری را نیز انجام دھد باز ھم لحظه ای احساس آرامش در آن خانه نخواھدکرد .
۲.۶k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.