fake kook

fake kook
part²⁴ ②④

کوک: خب چی میخورین؟چرا به من نگاه میکنین
جینو: اسمت جونگکوک بود
کوک: اره چطور مگه
جینو: هیچی خب من خودم میرم سفارش میدم
کوک: باش
ا/ت: جونگکوک
کوک: چی؟
ا/ت: اقای جئون چرا با ما اومدی
کوک: خوب نیست یه دختر یه پسر که فقط یه روز باهم اشنا شدن باهم برن بیرون شام بخورن
ا/ت: خب تو این بد نیست دو پسر یه دختر
کوک: نه دیگه این پسره هم خیلی هیزه
ا/ت: چی میگی اون برادر دوستمه و اینکه مگه ما تو تا هم امروز باهم اشنا نشدیم
کوک: اگه امروز اشنا شدیم پس چرا به من گفتی که مین سانگی
ا/ت:🤨مین سانگ
کوک: یادت رفته خواهر مین جائه
ا/ت: بسه تروخدا
کوک: یادت به خودت میاد خندت میگیره
ا/ت: نه از کارم هم پشیمون نیستم
کوک: پس چرا اومدی همه چیزو بهم گفتی
ا/ت: حوصله تو دیگه نداشتم
کوک: پس چرا پفای عاشقم شدی
ا/ت: خب همینجوری یعنی اینکه..
جیرو: سفارش دادم گفت یه ربع دیگه اماده میشه
ا/ت: مرسی
غذامونو اوردن خوردیم
ا/ت: خوشمزه نبود هیچی غذاهای خودمون نمیشه
جینو: خب بچه ها من باید برم
ا/ت: باشه
کوک: منم میرم
ا/ت: پس انتظار دارید من بمونم ولی یه چند بطری سوجو از کره اوردم اکه میاد تا بزنیم
جینو: چند بطریه؟
ا/ت: سه تا
جینو: پس تا یکی باهاتون میزنم
ا/ت: باشه بیاید بشنید

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۱)

fake kook part²⁵ ②⑤فرداصبحـــــــــــــــــــــاز خواب بلند ...

fake kook part²⁶ ②⑥کوک: برو دیگه چرا موندیا/ت: میرم انتظار د...

سلام بر همگی میدونم چند روز نبودم خودم هم واقعا ناراحتم ببخش...

fake kook part²³ ②③کوک: اینجا چی میخوای؟ ا/ت: خبکوک: خب که چ...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۵اومدی و ناهار و تو سفره گزاشتی بعد ناهار کوک گفت که من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط