بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
آیا گویندۀ این سخن، تا کنون هیچ سرنوشتی نداشته است؟ و آیا میتواند بگوید: تا کنون هر چه شده، جبری بوده؛ و یا بگوید: هر چه شده اختیار محض خودم بوده است؟!
مسئله فقط ازدواج نیست، اگر گفته شود که ازدواج قسمت است که هست، سایر امور نیز قسمت است؛ اما این که بگویند:قسمت و سرنوشتی وجود ندارد! مقولۀ دیگری است!
اِشکال اساسی در این است که اصلاً نمیدانند قسمت و سرنوشت یعنی چه؛ و بر اساس شنیدهها و حتی خرافات به آن نگاه میکنند! اینان گمان میکنند که قسمت، یعنی: یک امر جبری که آدمی هیچ اختیاری در ایجاد و یا تغییر آن ندارد!
اجازه دهید که معنای قسمت را در یک حکایتی توضیح دهیم: به ویژه در ابتدای بعثت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، کفار بسیار سعی داشتند که ایشان را مسخره کنند و یا در مواردی به اصطلاح خیط و کنف کنند و آن را حربهای برای ضد تبلیغ قرار دهند؛ اما موفق نمیشدند.
کافر جاهلی به دوستانش گفت: من می خواهم اینکار را انجام دهم، پرسیدند: چگونه، تا به حال کسی نتوانسته است! گفت:من یک حب خرما در دست می گیرم و از او میپرسم: آیا این قسمت من هست یا خیر؟ اگر گفت: نه، آن را می خورم و اگر گفت:آری، میاندازم زیرپا و لِه میکنم!
این ترفند به نظر آنها موفقیت آمیز آمد و چند نفری رفتند خدمت ایشان. فرد با عزت و احترامی که برای مسخره کردن پیشه کرده بود، گفت: شما که رسول خدایید و علم غیب دارید و بفرمایید آیا این حب خرما قسمت من هست یا خیر؟، ایشان نیز فرمودند: اگر بخوری بله، و اگر نخوری نه.
در این فرمایش، مطالب بسیاری نهفته است، از جمله آن که راجع به قسمت، پیشگویی نمی شود و قسمت، پس از وقوع معلوم می شود و دیگر آن که در یک جملۀ کوتاه، فهماندند که بسیاری از قسمتها یا به قول برخی سرنوشت ها و یا مقدرات را خودت رقم میزنی.
هر چه آدمی به دست میآورد و هر چه که از دست میدهد و هر چه که اتفاق میافتد، قسمت است که سرنوشتها را رقم میزند و در آخر کار معلوم می شود که سرنوشت نهایی چگونه بوده است.
اگر قرار باشد که تمامی قسمت ها، نوعی جبر باشد، دیگر هدایت و دعوت معنا و مصداقی نخواهد داشت و بالتبع معاد،حساب و کتاب، سؤال و جواب، و نیز پاداش وجزا، بیمعنی میشوند.
بنابراین، برخی از قسمتها در اختیار خود شخص نیست و به آن جبر می گویند؛ ومعنای یک امر جبری نیز این نیست که هیچ عامل دیگری درآن دخیل نبوده است؛ مثل این که بمبی بیندازند و عدهای کشته ومجروح شوند.این حادثه برای کشته شدگان و مجروهان به شکل جبری رخ داده، اما عاملین، اختیار داشتند.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
آیا گویندۀ این سخن، تا کنون هیچ سرنوشتی نداشته است؟ و آیا میتواند بگوید: تا کنون هر چه شده، جبری بوده؛ و یا بگوید: هر چه شده اختیار محض خودم بوده است؟!
مسئله فقط ازدواج نیست، اگر گفته شود که ازدواج قسمت است که هست، سایر امور نیز قسمت است؛ اما این که بگویند:قسمت و سرنوشتی وجود ندارد! مقولۀ دیگری است!
اِشکال اساسی در این است که اصلاً نمیدانند قسمت و سرنوشت یعنی چه؛ و بر اساس شنیدهها و حتی خرافات به آن نگاه میکنند! اینان گمان میکنند که قسمت، یعنی: یک امر جبری که آدمی هیچ اختیاری در ایجاد و یا تغییر آن ندارد!
اجازه دهید که معنای قسمت را در یک حکایتی توضیح دهیم: به ویژه در ابتدای بعثت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، کفار بسیار سعی داشتند که ایشان را مسخره کنند و یا در مواردی به اصطلاح خیط و کنف کنند و آن را حربهای برای ضد تبلیغ قرار دهند؛ اما موفق نمیشدند.
کافر جاهلی به دوستانش گفت: من می خواهم اینکار را انجام دهم، پرسیدند: چگونه، تا به حال کسی نتوانسته است! گفت:من یک حب خرما در دست می گیرم و از او میپرسم: آیا این قسمت من هست یا خیر؟ اگر گفت: نه، آن را می خورم و اگر گفت:آری، میاندازم زیرپا و لِه میکنم!
این ترفند به نظر آنها موفقیت آمیز آمد و چند نفری رفتند خدمت ایشان. فرد با عزت و احترامی که برای مسخره کردن پیشه کرده بود، گفت: شما که رسول خدایید و علم غیب دارید و بفرمایید آیا این حب خرما قسمت من هست یا خیر؟، ایشان نیز فرمودند: اگر بخوری بله، و اگر نخوری نه.
در این فرمایش، مطالب بسیاری نهفته است، از جمله آن که راجع به قسمت، پیشگویی نمی شود و قسمت، پس از وقوع معلوم می شود و دیگر آن که در یک جملۀ کوتاه، فهماندند که بسیاری از قسمتها یا به قول برخی سرنوشت ها و یا مقدرات را خودت رقم میزنی.
هر چه آدمی به دست میآورد و هر چه که از دست میدهد و هر چه که اتفاق میافتد، قسمت است که سرنوشتها را رقم میزند و در آخر کار معلوم می شود که سرنوشت نهایی چگونه بوده است.
اگر قرار باشد که تمامی قسمت ها، نوعی جبر باشد، دیگر هدایت و دعوت معنا و مصداقی نخواهد داشت و بالتبع معاد،حساب و کتاب، سؤال و جواب، و نیز پاداش وجزا، بیمعنی میشوند.
بنابراین، برخی از قسمتها در اختیار خود شخص نیست و به آن جبر می گویند؛ ومعنای یک امر جبری نیز این نیست که هیچ عامل دیگری درآن دخیل نبوده است؛ مثل این که بمبی بیندازند و عدهای کشته ومجروح شوند.این حادثه برای کشته شدگان و مجروهان به شکل جبری رخ داده، اما عاملین، اختیار داشتند.(ادامه دارد...)
۸۵۷
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.