نظیر تنها
آقای «نظیر غفور» (به کُردی: نهزیر غهفور)، با نام هنری «نظیر تنها»، شاعر، نویسنده و عکاس کُرد عراقی، یکی از چهرههای نوظهور ادبیاتِ معاصرِ اقلیم کردستان است که توانسته جایگاهی برای خود در میان بزرگان معاصر ادبیات آن خطه دست و پا کند.
وی زادهی ۲۹ مله می سالِ ۱۹۴۲ میلادی در روستای "جەمەدبس" از توابع شهرستان "قەزای خەبات" در شرق اَربیل (کُردی: ههولێر) پایتخت اقلیم کردستان است.
در نوجوانی از نعمت پدر محروم شد و در آن زمان که در کلاس ششم مشغول به تحصیل بود، به اجبار ترک تحصیل کرد و اکنون همراه برادر و مادرش در سلیمانیه ساکن و به شغل تجارت و داد و ستد مشغول است.
گرچه تاکنون بنا به پارهای از مشکلات شخصی نتوانسته مجموعه اشعارش را در کتابی چاپ کند، اما اشعار او در اغلب نشریات و جراید اقلیم کردستان چاپ و منتشر شده و برای نخستین بار هم اشعار او توسط "زانا کوردستانی" به زبان فارسی برگردان و در نشریات و پایگاههای ادبی ایران انتشار یافته است.
برای نخستین بار در سال ۲۰۱۹ میلادی، تعدادی از اشعار او در فصلنامهی ادبی کاروان چاپ و به دوستداران ادبیات اقلیم عرضه شد.
«نظیر غفور» در چندین جشنوارهی معتبر ادبی کردستان از جمله جشنوارهی گلاویژ حائز رتبە و مقام گشته است و با توجه به درون مایهی اشعار و نوع نگرش نوین و افق پیش روی این شاعر جوان، بیشک در آینده او پلههای ترقی را طی و موفقیتهای جدیدی از او خواهیم دید و شنید.
▪نمونهی شعر:
(۱)
افتادهام به چهکنم چهکنمی عجیب!
مجبور به فراموش کردنت شدهام،
گرچه همه میگویندم: خودکشی حرام است...
(۲)
گذر زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد،
روزی فرا خواهد رسید که پی خواهی برد،
تو چه انسان دل سنگی بودی...
(۳)
مبتلا به هزار دردم کرد
آنکس که همه روز
به من میگفت: مواظب خودت باش!
(۴)
مطمئنم که دیگر به تو نمیرسم
مابین من و خوشبختی
همان داستان رسیدن آسمان به زمین است!
(۵)
عکسهایت هنوز نزد من هستند،
برای جواب به پرسش آنها که میگویند:
آدمی نمیتواند تمام دنیا را در یک لحظه ببیند!.
مترجم: زانا کوردستانی
وی زادهی ۲۹ مله می سالِ ۱۹۴۲ میلادی در روستای "جەمەدبس" از توابع شهرستان "قەزای خەبات" در شرق اَربیل (کُردی: ههولێر) پایتخت اقلیم کردستان است.
در نوجوانی از نعمت پدر محروم شد و در آن زمان که در کلاس ششم مشغول به تحصیل بود، به اجبار ترک تحصیل کرد و اکنون همراه برادر و مادرش در سلیمانیه ساکن و به شغل تجارت و داد و ستد مشغول است.
گرچه تاکنون بنا به پارهای از مشکلات شخصی نتوانسته مجموعه اشعارش را در کتابی چاپ کند، اما اشعار او در اغلب نشریات و جراید اقلیم کردستان چاپ و منتشر شده و برای نخستین بار هم اشعار او توسط "زانا کوردستانی" به زبان فارسی برگردان و در نشریات و پایگاههای ادبی ایران انتشار یافته است.
برای نخستین بار در سال ۲۰۱۹ میلادی، تعدادی از اشعار او در فصلنامهی ادبی کاروان چاپ و به دوستداران ادبیات اقلیم عرضه شد.
«نظیر غفور» در چندین جشنوارهی معتبر ادبی کردستان از جمله جشنوارهی گلاویژ حائز رتبە و مقام گشته است و با توجه به درون مایهی اشعار و نوع نگرش نوین و افق پیش روی این شاعر جوان، بیشک در آینده او پلههای ترقی را طی و موفقیتهای جدیدی از او خواهیم دید و شنید.
▪نمونهی شعر:
(۱)
افتادهام به چهکنم چهکنمی عجیب!
مجبور به فراموش کردنت شدهام،
گرچه همه میگویندم: خودکشی حرام است...
(۲)
گذر زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد،
روزی فرا خواهد رسید که پی خواهی برد،
تو چه انسان دل سنگی بودی...
(۳)
مبتلا به هزار دردم کرد
آنکس که همه روز
به من میگفت: مواظب خودت باش!
(۴)
مطمئنم که دیگر به تو نمیرسم
مابین من و خوشبختی
همان داستان رسیدن آسمان به زمین است!
(۵)
عکسهایت هنوز نزد من هستند،
برای جواب به پرسش آنها که میگویند:
آدمی نمیتواند تمام دنیا را در یک لحظه ببیند!.
مترجم: زانا کوردستانی
۱.۲k
۰۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.